کلمه جو
صفحه اصلی

حیات داود

فرهنگ فارسی

نام موضعی است در ناحیه شمال خلیج فارس.

لغت نامه دهخدا

حیات داود. [ ح َ وو ] ( اِخ ) نام موضعی است در ناحیه شمال خلیج فارس. رجوع به جغرافیای غرب ایران شود. نام یکی از دهستانهای دوگانه بخش گناوه شهرستان بوشهر. حدود و مشخصات آن عبارتند از باختر به خلیج فارس ، از شمال باختری به دهستان لیراوی ، از شمال ارتفاعات بام بلند و کوه جل خری ( ماهور و میلاتی ) و از خاور رودخانه ٔشور که فصل مشترک این دهستان و شبانکاره و برازجان است. این دهستان شمال و شمال باختری و مرکز بخش را فراگرفته. هوای آن گرم و مرطوب و مالاریایی است. از باران و چاه مشروب میشود و زراعت آن بطور کلی دیمی است. محصولاتش غلات ، خرما و سبزیجات. اهالی به کشاورزی ، کسب ، دریانوردی ، عبابافی و تعمیر قایقهای بادی گذران میکنند. از 44 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و دارای 16200 تن سکنه میباشد. و آبادیهای مهم آن عبارتند از: گناوه که بندرگاه و مرکز بخش است ، مال قائد، بهمن یاری بالا و پائین ، چاه روستائی ، فخرآوری ، تاج ملکی ، کمالی و گاوسفید بزرگ. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).


کلمات دیگر: