کلمه جو
صفحه اصلی

حیصل

فرهنگ فارسی

بادنجان .

لغت نامه دهخدا

حیصل. [ ح َ ص َ ] ( ع اِ ) بادنجان. ( تاج العروس ) ( ناظم الاطباء ) ( بحر الجواهر ) ( آنندراج ) ( نشوءاللغة ). بلغت اهل مغرب بادنجان را گویند. ( برهان قاطع ).


کلمات دیگر: