کلمه جو
صفحه اصلی

تبزع

فرهنگ فارسی

ظریف شدن کودک ظریف و ملیح و زیرک شدن کودک . ظریف و ملیح گردیدن کودک .

لغت نامه دهخدا

تبزع. [ ت َ ب َزْ زُ ] ( ع مص ) ظریف شدن کودک. ( تاج المصادر بیهقی ). ظریف و ملیح و زیرک شدن کودک. ( از قطر المحیط ). تظرف. ( از اقرب الموارد ). ظریف و ملیح گردیدن کودک. ( از ناظم الاطباء ). بمعنی بزع الغلام است ؛ظریف و ملیح خواست کودک.( منتهی الارب ). || بزرگ شدن شر. ( تاج المصادر بیهقی ). بزرگ گردیدن شر. ( از قطر المحیط ). بزرگ شدن فتنه و بدی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || برانگیخته شدن شر. ( از قطر المحیط ) ( از اقرب الموارد ). به هیجان آمدن فتنه و بدی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || تهدید کردن شر که هنوز واقع نشده است. ( از قطر المحیط ) ( از اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: