بی پرده گویی
سپید گویی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سپیدگویی. [ س َ / س ِ ] ( حامص مرکب ) بی پرده گویی. ( آنندراج ) :
ز صبح مرگ خبر میدهد ولیک ترا
سپیدگویی آیینه پرده گوش است.
ز صبح مرگ خبر میدهد ولیک ترا
سپیدگویی آیینه پرده گوش است.
واعظ ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: