کلمه جو
صفحه اصلی

حرف لعب

فرهنگ فارسی

و آن باز است چنانکه حقه باز

لغت نامه دهخدا

حرف لعب. [ ح َ ف ِ ل َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) و آن باز است که شمس قیس آنرا بدین نام نامیده گوید: حرف لعب چنانکه حقه باز و عمودباز و زنگ باز و جامه باز. ( المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 169 ). رجوع به «باز» شود.


کلمات دیگر: