کلمه جو
صفحه اصلی

عادا

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
عاد (۲۴ بار)

قوم هود«علیه‏السلام». . این مردم در سرزمین احقاف از یمن سکونت داشتند چنانکه فرموده . در «حقف» گذشت که: احقاف در جنوب جزیرةالعرب از قسمت‏های ربع‏الخالی (وادی دهناء) است که در روزگار گذشته آباد و مسکن قوم عاد بود. پیامبر معروفشان هود «علیه‏السلام» بود ولی پیامبران دیگری نیز داشته‏اند چنانکه فرموده: . مردمی بودند بت‏پرست به هود «علیه‏السلام» می‏گفتند . و نیز قیامت را انکار می‏کردند . مرمان قوی هیکل و مرفّه بودند . و نیز هود «علیه‏السلام» به ایشان می‏گفت . چون در ضلالت خویش اصرار ورزیدند بادی سرد و سوزان بر ایشان وزیدن گرفت هفت شب و روز ادامه داشت ابدانشان را چون چوب خشکاند و خونهایشان را منجمد کرد تا همه از بین رفتند . رجوع شود به «روح» تحت عنوان بادی که قوم هود را از برد در آنجا نظر داده‏ایم که باد آنها طوفان نبوده بلکه باد سرد و سوزان بود. واللَّه‏العالم. در مجمع ذیل آیه 65 اعراف درباره عاد فرموده او عاد پسر عوص پسر ارم پسر سام بن نوح بود. علی هذا عاد نام شخصی است که قبیله و قوم با نام او تسمیه شده در اقرب الموارد به این تسمیه تصریح شده است و نیز اقرب گفته: «عاد» منصرف هر دو آید. نگارنده گوید: عاد در قرآن مجموعاً 24 بار آمده و همه منصرف به کار رفته است.


کلمات دیگر: