کلمه جو
صفحه اصلی

ثائر

فرهنگ فارسی

۱- ( اسم ) کینه کشنده قصاص کننده . ۲- خشم غضب .
نعت فاعلی از ثور و ثوران کینه کشنده دوست یا خویشاوند کینه خواهی که آرام نگیرد تا قصاص نیابد .

فرهنگ معین

(یِ ) [ ع . ثائر ] ۱ - (اِفا. ) انتقام گیرنده . ۲ - (اِ. ) خشم .

لغت نامه دهخدا

ثایر. [ ی ِ ] ( ع ص ) کینه کشنده.

ثائر. [ ءِ ] ( ع ص ، اِ ) نعت فاعلی از ثور و ثوران. || کینه کشنده دوست یا خویشاوند. کینه خواهی که آرام نگیرد تا قصاص نیابد. کینه کشنده. قصاص کننده. || خشم. غضب. یقال : ثار ثائره ؛ أی هاج. || ثائرالرأس ؛ ژولیده و پریشان موی.

فرهنگ عمید

منتشرشونده، برانگیخته شونده.

دانشنامه عمومی

[ ءِ ] (ع ص ، اِ) نعت فاعلی از ثور و ثوران. || کینه کشنده ٔ دوست یا خویشاوند. کینه خواهی که آرام نگیرد تا قصاص نیابد. کینه کشنده . قصاص کننده . || خشم . غضب . یقال:ثار ثائره ؛ أی هاج . || ثائرالرأس ؛ ژولیده و پریشان موی .



کلمات دیگر: