ریگی است که بدانجا گیاه حابی روید
حابیه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( حابیة ) حابیة. [ ی َ ] ( ع اِ ) ریگی است که بدانجا گیاه حابی روید.
حابیة. [ ی َ ] (ع اِ) ریگی است که بدانجا گیاه حابی روید.
کلمات دیگر:
حابیة. [ ی َ ] (ع اِ) ریگی است که بدانجا گیاه حابی روید.