کلمه جو
صفحه اصلی

عاتکه

فرهنگ اسم ها

اسم: عاتکه (دختر) (عربی) (تلفظ: ateke) (فارسی: عاتکه) (انگلیسی: atekeh)
معنی: زن خوشبو، نام دختر عبدالمطلب، جد پیامبر ( ص )

فرهنگ فارسی

دختر عبدالمطلب جد پیغمبر ( ص ) وی از بزرگان زنان قریش بود و شعر نیز میسرود.
کمان کهنه سرخ رنگ، کمان که ازکهنگی سرخ رنگ شده باشد، زن خوشبوی
۱ - کمان کهنه سرخ . ۲ - زن خوشبوی . ۳ - از اعلام زنان است .
نام نه تن از زنان قریش است که جده های پیغمبر ( ص ) اند و قول او ( ص ) که می فرماید انا بن عواتک من سلیم مقصود آن زنانند که عاتکه نام دارند .

فرهنگ معین

(تِ کِ یا کَ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - کمانی که از کهنگی سرخ رنگ شده باشد. ۲ - زن خوشبوی . ۳ - از اسماء زنان .

لغت نامه دهخدا

( عاتکة ) عاتکة. [ ت ِ ک َ ] ( ع ص ) خرمابن که گشن نپذیرد. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || زن آلوده بخوشبویی. ( منتهی الارب ). زن سرخ گون از طیب و گفته اند زنی که طیب فراوان بکار برد، چندانکه پوست اوبزردی گراید. ( اقرب الموارد ). || کمان کهنه که دیرینه بود و سرخ شده باشد. ( اقرب الموارد ).

عاتکة. [ ت ِ ک َ ] ( اِخ ) نام نه تن از زنان قریش است که جده های پیغمبر ( ص )اند و قول او ( ص ) که فرماید انا ابن عواتک من سلیم ، مقصود آن زنانند که عاتکه نام دارند. ( از منتهی الارب ).

عاتکة. [ ت ِ ک َ ] (اِخ ) نام نه تن از زنان قریش است که جده های پیغمبر (ص )اند و قول او (ص ) که فرماید انا ابن عواتک من سلیم ، مقصود آن زنانند که عاتکه نام دارند. (از منتهی الارب ).


عاتکة. [ ت ِ ک َ ] (ع ص ) خرمابن که گشن نپذیرد. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || زن آلوده بخوشبویی . (منتهی الارب ). زن سرخ گون از طیب و گفته اند زنی که طیب فراوان بکار برد، چندانکه پوست اوبزردی گراید. (اقرب الموارد). || کمان کهنه که دیرینه بود و سرخ شده باشد. (اقرب الموارد).


دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] عاتکه (ابهام زدایی). عاتکه ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد

پیشنهاد کاربران

عاتکه : بانوی خوشبوی .

زن بخشنده

زن دلربای خوشبو
چون مشک عنبر که از ناف اهوی ختن گرفته میشود اسمش عاتک هست و ه اخر ه مونثه هست و چون از اهو کرفته شده دلربا هست

التی تکثر من الطیب فتحمر بشرتها
زنی که در خوبی زیاده روی میکند تا اینکه صورتش قرمز شود

عاتکه : بانوی خوشبو ومعطر .

عاتکه یک نام دخترانه با ریشه عربی است . عاتکه یعنی زنی که بسیار بوی خوش به کار ببرد.

بانوی خوشبو, خوش عطر

زن خوشبوی آراسته


کلمات دیگر: