کلمه جو
صفحه اصلی

کاتبین

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع کاتب درحالت نصبی و جری ( در فارسی مراعات این قاعده نکنند ) .
نویسندگان

لغت نامه دهخدا

کاتبین. [ ت ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ کاتب در حالت نصبی و جری. نویسندگان.
- کرام الکاتبین ؛ فرشتگان نویسنده کارهای خوب و بد :
تو پنداری که بدگو رفت و جان برد
حسابش با کرام الکاتبین است.
حافظ.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی کَاتِبِینَ: نویسندگان
ریشه کلمه:
کتب (۳۱۹ بار)


کلمات دیگر: