کلمه جو
صفحه اصلی

حائره

فرهنگ فارسی

گوسفند وزن که هرگز جوان نشود

لغت نامه دهخدا

( حائرة ) حائرة. [ ءِ رَ ] ( ع ص ) تأنیث حائر. گوسفند و زن که هرگز جوان نشوند. ج ، حوائر. || حائرة من الحوائر؛ که در آن خیری نیست.

حائرة. [ ءِ رَ ] (ع ص ) تأنیث حائر. گوسفند و زن که هرگز جوان نشوند. ج ، حوائر. || حائرة من الحوائر؛ که در آن خیری نیست .


( حایرة ) حایرة. [ ی ِ رَ ] ( ع ص ) رجوع به حائرة شود.

حایرة. [ ی ِ رَ ] (ع ص ) رجوع به حائرة شود.



کلمات دیگر: