کلمه جو
صفحه اصلی

هارونیه

فرهنگ فارسی

نام طایفه ای از طوایف کرد میباشد .

لغت نامه دهخدا

هارونیه . [ نی ی َ ](اِخ ) نام طایفه ای از طوائف کرد. (از تاریخ کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او تألیف رشیدیاسمی ص 113).


هارونیه . [ ] (اِخ ) قریه ای است در چهار فرسنگی میانه ٔ جنوب و مشرق ابرقوه . (فارسنامه ٔ ناصری ).


هارونیه . [ نی ی َ ] (اِخ ) از قراء بغداد، در نزدیکی شهر «ابان » در راه خراسان واقعشده ، و در آن پل عجیب البنائی است که به سبب وجود آن به پل هارونیه معروف شده است . (از معجم البلدان ).


هارونیه . [ نی ی َ ] (اِخ ) نام سوری است که بر گرد شهر مرعش بنا شده بود. (از معجم البلدان ).


هارونیه . [ نی ی َ ](اِخ ) دهی است از دهستان صوفیان بخش شبستر شهرستان تبریز، واقع در 23 هزارگزی شمال خاوری شبستر و سه هزارگزی شوسه ٔ جلفا به تبریز. ناحیه ای است واقع در جلگه ، معتدل و دارای 331 تن سکنه ٔ شیعه ٔ ترک زبان است . آب آن از چشمه و محصولات آنجا غلات ، حبوبات ، بادام و زردآلو است و اهالی به کشاورزی و گله داری گذران می کنند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


هارونیه . [ ی َ ] (اِخ ) شهرکی است نزدیک مرعش ، در ثغور شامی بر گوشه ٔ کوه لُکام این شهر را هارون الرشید در سال 183 هَ . ق . بنا کرده و دارای دو سور و دروازه های آهنین بوده است . رومیان این شهر را خراب کردند وبعدها سیف الدوله غلام خود غرقویه را به آنجا فرستاد و آن را دوباره تعمیر کرد و آبادان ساخت . (از معجم البلدان ). در حدود العالم هارونی ضبط شده است . رجوع به هارونی شود. در شام بر گوشه ٔ کوه لکام ، هارون الرشید کرد. و شهری کوچک است . (مجمل التواریخ و القصص ).


هارونیه. [ نی ی َ ] ( اِخ ) نام سوری است که بر گرد شهر مرعش بنا شده بود. ( از معجم البلدان ).

هارونیه. [ ی َ ] ( اِخ ) شهرکی است نزدیک مرعش ، در ثغور شامی بر گوشه کوه لُکام این شهر را هارون الرشید در سال 183 هَ. ق. بنا کرده و دارای دو سور و دروازه های آهنین بوده است. رومیان این شهر را خراب کردند وبعدها سیف الدوله غلام خود غرقویه را به آنجا فرستاد و آن را دوباره تعمیر کرد و آبادان ساخت. ( از معجم البلدان ). در حدود العالم هارونی ضبط شده است. رجوع به هارونی شود. در شام بر گوشه کوه لکام ، هارون الرشید کرد. و شهری کوچک است. ( مجمل التواریخ و القصص ).

هارونیه. [ نی ی َ ] ( اِخ ) از قراء بغداد، در نزدیکی شهر «ابان » در راه خراسان واقعشده ، و در آن پل عجیب البنائی است که به سبب وجود آن به پل هارونیه معروف شده است. ( از معجم البلدان ).

هارونیه. [ نی ی َ ]( اِخ ) دهی است از دهستان صوفیان بخش شبستر شهرستان تبریز، واقع در 23 هزارگزی شمال خاوری شبستر و سه هزارگزی شوسه جلفا به تبریز. ناحیه ای است واقع در جلگه ، معتدل و دارای 331 تن سکنه شیعه ترک زبان است. آب آن از چشمه و محصولات آنجا غلات ، حبوبات ، بادام و زردآلو است و اهالی به کشاورزی و گله داری گذران می کنند. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

هارونیه. [ ] ( اِخ ) قریه ای است در چهار فرسنگی میانه جنوب و مشرق ابرقوه. ( فارسنامه ناصری ).

هارونیه. [ نی ی َ ]( اِخ ) نام طایفه ای از طوائف کرد. ( از تاریخ کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او تألیف رشیدیاسمی ص 113 ).

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۶°۲۸′۴۷.۸۸″ شمالی ۵۹°۳۰′۲۴.۶۸″ شرقی / ۳۶.۴۷۹۹۶۶۷° شمالی ۵۹.۵۰۶۸۵۵۶° شرقی / 36.4799667; 59.5068556
هارونیه نام بنایی تاریخی و قدیمی ترین بنای به جا مانده از شهر توس است که هم اینک در زمره آثار ثبت شده توسط سازمان میراث فرهنگی ایران قرار دارد. هارونیه به سبک معماری آذری بنا شده است.

دانشنامه آزاد فارسی


دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] هارونیه (ابهام زدایی). بقعه هارونیه به یکی از دو مکان ذیل اشاره دارد:


کلمات دیگر: