کلمه جو
صفحه اصلی

کادوا

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی کَادُواْ: نزدیک بود آنان
معنی مَا کَادُواْ یَفْعَلُونَ: نزدیک بود انجام ندهند
معنی یَکُونُونَ: باشند ( عبارت "کَادُواْ یَکُونُونَ عَلَیْهِ لِبَداً" یعنی : نزدیک بود جمعیت انبوه و متراکمی بر سر او بریزد)
معنی یَسْتَفِزَّهُم: که آنان را به آرامی حرکت دهد - که آنان را به آرامی براند ("کَادُواْ لَیَسْتَفِزُّونَکَ" نزدیک بود تورا حرکت دهند. کلمه استفزاز به معنای راندن و به حرکت در آوردن خفیف و آسان است )
معنی لِبَداً: جمعیت انبوه و متراکم (جمع لـُبْده است به معنای مجتمعی متراکم و فشرده است. عبارت "کَادُواْ یَکُونُونَ عَلَیْهِ لِبَداً" یعنی : نزدیک بود جمعیت انبوه و متراکمی بر سر او بریزد)
معنی یَسْتَفِزُّونَکَ: تو را به آرامی حرکت می دهند - تو را به آرامی می رانند ("کَادُواْ لَیَسْتَفِزُّونَکَ" نزدیک بود تورا حرکت دهند. کلمه استفزاز به معنای راندن و به حرکت در آوردن خفیف و آسان است )
ریشه کلمه:
کود (۲۴ بار)

از افعال مقاربه و به معنی نزدیکی است «کادَیَفْعَلُ» یعنی نزدیک است بکند و هنوز نکرده است اسمش مرفوع و خبرش منصوب باشد . نزدیک بود مرا بکشند. راغب گفته اگر حرف نفی با آن باشد اشاره است که چیزی واقع شده ولی نزدیک بود که واقع نشود مثل . یعنی آن را ذبح کردند و نزدیک نبودند که بکنند (به اکراه و ناراحتی انجام دادند) و مثل . در قاموس گوید: کاد به معنی اراده آید . یعنی قیامت آمدنی است می‏خواهم آن را مخفی دارم و مثل «عَرَفَ مایَکادُ مِنْهُ» یعنی آنچه از او اراده می‏شود دانسته است. در اقرب الموارد آن را از معانی «کادَ» شمرده است در صحاح نیز آن را از بعضی نقل کرده است. این معنی مورد تصدیق طبرسی است و در ذیل آیه فوق آن را اراده معنی کرده و گوید: ثعلب گفته این اجود اقوال و قول اخفش است. * . بعضی‏ها گفته‏اند «یَکَد» در آیه صله و زاید است و تقدیر آن «لَمْ یَرَها» است چنانکه در قاموس و اقرب هست در مجمع آن را از فراء نقل کرده و گوید: حسن و اکثر مفسران گفته‏اند: آن نفی رؤیت و نفی قرب رؤیت است یعنی چون دستش را بیرون آورد آن را نمی‏بیند و به دیدن آن نزدیک نمی‏شود. به نظر نگارنده: این معنی بهتر است. کاد در قرآن مجید به صیغه مضارع از قبیل یکاد، تکاد، یکادون و غیره نیز آمده است.


کلمات دیگر: