کلمه جو
صفحه اصلی

منش گشته

فرهنگ فارسی

( صفت ) طبیعت معلول و مریض .

لغت نامه دهخدا

منش گشته. [ م َ ن ِ گ َ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) خوی و طبیعت گشته. ( برهان ) ( آنندراج ). طبیعت برگشته. ( ناظم الاطباء ). || مریض و معلول. ( برهان ) ( آنندراج ). بیمار و معلول. ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: