کلمه جو
صفحه اصلی

واقع گشتن

فرهنگ فارسی

روی دادن . پیش آمدن

لغت نامه دهخدا

واقع گشتن. [ ق ِ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) روی دادن. پیش آمدن. حادث گردیدن. اتفاق افتادن. رجوع به واقع شدن شود.


کلمات دیگر: