کلمه جو
صفحه اصلی

برگ بو

فارسی به انگلیسی

bayberry, laurel

فارسی به عربی

قار

مترادف و متضاد

laurel (اسم)
برگ بو، درخت غار

فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی از تیر. غارها جزو تیره های نزدیک به آلاله ها که بصورت درختچه میباشد و آن گیاهی است دو پایه . برگهایش منفرد کامل و کناره هایش کمی موج دار است . طول برگهایش تا ۱۴ سانتیمتر و عرض تا ۴/۵ سانتیمتر میرسد .

فرهنگ معین

( ~. ) (اِمر. ) گیاهی از تیرة غارها جزو تیره های نزدیک به آلاله ها که به صورت درختچه می باشد.

لغت نامه دهخدا

برگ بو. [ ب َ گ ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گیاهی از تیره غارها جزو تیره های نزدیک به آلاله ها که بصورت درختچه می باشد، و آن گیاهی است دوپایه ، برگهایش منفرد، کامل و کناره هایش کمی موج دار است. طول برگهایش تا 14 سانتیمتر و عرض تا 4/5 سانتیمتر میرسد. ( فرهنگ فارسی معین ). آنرا آس بری نیز گویند. قدما آنرا نشانه قهرمانی و لیاقت می دانستند. برگهای آن برای معطر ساختن غذا، آشها،و ترشیها بکار میرود. سته آن بسیار کوچک و کروی است ، و حب الغار نامیده میشود. ( از دایرة المعارف فارسی ). بساک یونانیون از شاخ این درخت بود. ( یادداشت دهخدا ). رند. غار. شجرالغار. دهم. دهمست. عمار. ذاقی.

دانشنامه عمومی

برگ بو با نام علمی لائوروس نوبیلیس (Laurus nobilis) گیاهی خوشبو و همیشه سبز است که اصل آن از منطقهٔ مدیترانه است و در تمام مدیترانه به عنوان عطر غذا از آن استفاده می شود.در متون قدیمی تر برای برگ بو نام های دیگری نیز استفاده می شد که از آن جمله اند: غار، حب الغار، شجرالغار، دهم، دهمست، رند، عمار، و ذاقی.
برگ بو به صورت درختچه و درخت یافت می شود. معمولاً در تمام فصول سال سبز است و طول درخت های آن به ده متر هم می رسد. در بسیاری جاها برای تزیین باغ ها استفاده می شود، اما استفادهٔ اصلی آن در آشپزی و به عنوان داروی گیاهی است.
در قدیم تاج تهیه شده از برگ ها را به عنوان جایزه به برندگان بازی ها می دادند.
براساس مدارک موجود، کاشت درخت برگ بو در ایران از دوره قاجاریه آغاز شده است. ناصرالدین شاه نهال های آن را از اروپا به ایران آورد و در باغ کاخ گلستان کشت نمود. مظفرالدین شاه نیز کشت این درخت را در دیگر باغ های سلطنتی توسعه داد. به عنوان نمونه، درختانی در کاخ وزارت دارایی وجود داشت و در حال حاضر شش درخت کهنسال که احتمالاً مربوط به همان دوران می باشد، در ضلع شرقی پارک شهر تهران وجود دارد. از آن به بعد کاشت این درخت در نواحی شمالی ایران، تهران و دیگر نقاط رواج یافته است.

دانشنامه آزاد فارسی

بَرْگِ بو (laurel)
نوعی از درختان همیشه سبز اروپایی، متعلق به جنس برگ بو Laurus، تیرۀ برگ بو. برگ های معطر و براق، گل های متمایل به زرد، و میوه های توت مانند دارند. برگ های برگ بو و ماگنولیای ویرجینیایی در پخت وپز مصرف می شوند. گونه های متعددی از این گیاه در سراسر جهان کشت می شود. در دوران باستان، مدتی از این گیاه بومی جنوب اروپا برای ساختن حلقه های گل برای قهرمانان ورزشکار استفاده می کردند. برگ بو در ایران نمی روید، ولی درختچه های گونۀ لاورس نوبیلیس L. nobilis را به صورت زینتی می کارند.

فرهنگستان زبان و ادب

{Laurus} [زیست شناسی- علوم گیاهی] سرده ای از برگ بوئیانِ همیشه سبز با برگ های معطر که از آن به عنوان ادویه یا دارو استفاده می شود و دارای سه گونه است که اغلب در نواحی مدیترانه ای می رویند

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] برگِ بو، به عربی غار، درخت یا درختچه ای از تیره غاریان، به نام علمی لائوروس نوبیلیس، به بلندی ۶ـ ۱۸ متر، همیشه سبز، بومی ناحیه مدیترانه (جنوب اروپا، آسیای صغیر)می باشد.
اجزای قابل استفاده این گیاه، که همچون درخت زینتی نیزکاشته می شود، برگ ها و میوه های آن است. برگ های سبز سیر، برّاق، چرم مانند و خوشبوی آن (نیز معروف به «برگِ بو»)، به درازای ۸ـ۱۴ و به پهنای ۵ر۲ ـ ۵ر۴ سانتیمتر امروزه برای خوشبو کردن برخی از غذاها و سوپ ها و کنسروهاو ترشی ها و نیز «خیارشور» به کار می رود. از این برگ ها و بویژه از میوه های تکدانه آن (سِتِه در اصطلاح گیاهشناسی) که به اندازه دانه کوچک انگور و به رنگ ارغوانی سیر است، همچون درگذشته، روغنی خوشبو می گیرند که مصارف دارویی دارد.

پیشینه
کاشت و پرورش درخت برگ بو در ایران در دوره قاجاریه آغاز یافت. ناصرالدین شاه نهال های آن را از اروپا آورد و در باغ کاخ گلستان کاشت. در همان روزگار، به گفته، برگ این درخت را از طرابزون به ایران می آوردند، و عطاران در بازار تهران و اصفهان آن را به جای ساذجِ هندی می فروختند. مظفرالدین شاه کاشت آن را در دیگر باغ های سلطنتی توسعه داد، که تا چندین دهه پیش نمونه هایی از آن در محل کاخ وزارت دارایی (در تهران) برجای بود، و هنوز در ضلع شرقی پارک شهر تهران شش درخت نسبتاً کهنسال برگ بو احتمالاً از آن دوره موجود است. کاشت آن به عنوان درخت زینتی در تهران و برخی از نواحی شمال ایران معمول است

در گویش های دیگر
اصطلاح «برگ بو» در فارسی برای غار و برگ آن ظاهراً جدید است (در واژه نامه ها و دیگر منابع دوره قاجاریه و پیش از آن یافت نمی شود). نام های فارسی (یا گویشی ؟) قدیم آن عبارت اند از: ۱) دَهْمَست به معنای «میوه یا دانه غار»، مثلاً، در ابو حنیفه دینوری و ابوریحان بیرونی، به نقل از بِشْر بن عبدالوهّاب فَزاری («حَبّ الغار»))؛ به معنای «برگ غار»، مثلاً در الحاوی رازی و به معنای «درختِ غار»، مثلاً، دو «وجه تسمیة عامیانه (؟)» برای واژه دهمست یافته شد: یکی به معنای «دَه (نفر) مَست» و دیگری (به کَسرِ دال) به معنای «مُسْکِر القَرْیَة بأجْمَعِها» (= «مَست کننده همه روستا»؛ ۲) باهشتان (؟)، فقط در به صورتِ مابهشتان (؟)). ۳) رَند، که، مانند دهمَست، در عربی هم به کار رفته است (در گویش شام، به معنای «درخت غار»). رند را بعضی درختچه خوشبوی مُورْد دانسته اند،.

خواص درمانی
...

پیشنهاد کاربران

من خودم تورکم اما نمیدونم تو ترکی به این گیاه چی میگند اگه کسی میدونه به من بگه چون میخوام بدونم

در ترکیه بهش میگن دفنهdefne


کلمات دیگر: