کلمه جو
صفحه اصلی

بساط انداختن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱-اسباب فروختنی را در مکانی پهن کردن . ۲- فرش انداختن .

فرهنگ معین

( ~. اَ تَ ) [ فا - ع . ] (مص م . ) ۱ - اسباب فروختنی را در مکانی پهن کردن . ۲ - فرش انداختن .


کلمات دیگر: