بردن، بردن کسی راودورکردن ، زراندود کردن، جمع ذهب به معنی زر، طلا
( مصدر ) ۱ - بردن کسی را بردن کسی را دور گردانیدن . ۲ - روان کردن . ۳ - زراندود کردن .
زرها زرده های تخم مرغ
( مصدر ) ۱ - بردن کسی را بردن کسی را دور گردانیدن . ۲ - روان کردن . ۳ - زراندود کردن .
زرها زرده های تخم مرغ