کلمه جو
صفحه اصلی

ادواری

فارسی به انگلیسی

cyclic, periodic, discontinuous, intermittent

cyclic, discontinuous, intermittent, periodic


فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به ادوار نوبتی . امری که نوبت به نوبت و دوره بدوره صورت میگیرد . یا جنون ادواری دیوانگیی که گاه بگاه و در دره های معین بروز میکند .

فرهنگ معین

( اَ ) [ ع - فا. ] (ص نسب . )نوبتی ، دوره ای .

فرهنگ عمید

امری که نوبت به نوبت و گاه به گاه صورت می گیرد، نوبتی: جنون ادواری.

پیشنهاد کاربران

ادواری. نوبتی، دوره ای. ( منبع: فرهنگ فارسی معین ) رجوع شود به ادوار.
نشریۀ ادواری. نشریه ای که به فواصل معین زمانی ( طولانی تر از یک روز و کوتاه تر از یک سال ) منتشر می گردد، مانند هفته نامه، ماهنامه، و فصلنامه. مترادف این واژه در زبان انگلیسی «periodical» است.
مثال:
"شما در اینجا می توانید مهمترین نشریات ادواری بانک مرکزی شامل نماگرهای اقتصادی، مجله بانک مرکزی، خلاصه تحولات اقتصادی کشور، گزارش اقتصادی و ترازنامه و مجله روند را مشاهده یا دریافت نمائید. " ( منبع: تارنمای رسمی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران )

هر از گاهی


کلمات دیگر: