کلمه جو
صفحه اصلی

هجیمه

فرهنگ فارسی

شیر که در مشک نو ریزند و دوغ نا کرده خورند شیر ذفزک

لغت نامه دهخدا

( هجیمة ) هجیمة. [ هََ م َ ] ( ع ص ، اِ ) شیر که در مشک نو ریزند و دوغ ناکرده خورند. ( منتهی الارب ). || شیر دفزک. ( منتهی الارب ). شیر غلیظ. ( اقرب الموارد ). || شیر جغرات شده. ( منتهی الارب ). || شیر نزدیک جغرات شدن رسیده. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

هجیمة. [ هََ م َ ] (ع ص ، اِ) شیر که در مشک نو ریزند و دوغ ناکرده خورند. (منتهی الارب ). || شیر دفزک . (منتهی الارب ). شیر غلیظ. (اقرب الموارد). || شیر جغرات شده . (منتهی الارب ). || شیر نزدیک جغرات شدن رسیده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: