کلمه جو
صفحه اصلی

بژکول

فرهنگ معین

( بَ کُ ) (ص . ) = بشکول : ۱ - مرد قوی هیکل و جلد. ۲ - رنجکش . ۳ - حریص در کارها.

لغت نامه دهخدا

بژکول. [ ب َ ] ( ص ، اِ ) شخصی را گویند که قوی هیکل و جلد و رنج کش باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). مرد قوی هیکل و زحمت کش. ( فرهنگ شعوری ). || آنکه حریص در کارها بود. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). عمله و حریص. ( فرهنگ شعوری ). و ظاهراً به معنی اول صورتی از بشکول باشد بمعنی چابک ، از مصدر بشکولیدن بمعنی بانیرو بودن. ( از حاشیه برهان ).

فرهنگ عمید

= بشکول

بشکول#NAME?



کلمات دیگر: