کلمه جو
صفحه اصلی

پژول

فرهنگ فارسی

( اسم )۱- اشتالنگ کعب قاب بجول پجول . ۲- گلوله ای که طفلان بدان بازی کنند . ۳- فندق بندق .

فرهنگ معین

(پَ ) (اِ. ) ۱ - استخوان بین دو قوزک پا. ۲ - پستان زنان .

لغت نامه دهخدا

پژول. [ پ َ ] ( اِ ) بژول. بجول. پجول. شتالنگ. اشتالنگ. کعب. غاب. قاب. قاپ. چنگاله کوب. ( زمخشری ص 40 ) :
نه اقعس سرون و نه نقرس دوپای
نه اکفس پژول و نه شُم [ شاید: سم ] ز استر.
بوعلی الیاس ( از لغت نامه اسدی ).
چه که بر تخت ناز خسبی خوش
چه که بر گل نهی دو دست و پژول.
|| پستان زنان. پستان نرم. || فندق. بندق. || گلوله ای که طفلان بدان بازی کنند. ( برهان قاطع ).

فرهنگ عمید

= بجول

بجول#NAME?



کلمات دیگر: