گذشتن اندیشه بدل هجس
هجز
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
هجز. [ هََ ] ( ع مص ) گذشتن اندیشه ای به دل. ( منتهی الارب ). هجس. || ( اِ ) آواز نرم که شنوده شود. ( منتهی الارب ). هجس. ( اقرب الموارد ). مؤلف اقرب الموارد نویسد: آوازی که شنوده شود و فهمیده نشود. رجوع به هجس شود.
کلمات دیگر: