مترادف بریزن : اجاق، بریجن، تابه، تنور، فر، پرویزن، خاک بیز، غربال
بریزن
مترادف بریزن : اجاق، بریجن، تابه، تنور، فر، پرویزن، خاک بیز، غربال
مترادف و متضاد
۱. اجاق، بریجن، تابه، تنور، فر
۲. پرویزن، خاک بیز، غربال
فرهنگ فارسی
( اسم ) تاب. گلین یا سفالین که روی آن نان پزند اجاق تنور بریزن برزن .
فرهنگ معین
(بَ زَ ) ( اِ. ) غربال ، غربیل .
لغت نامه دهخدا
بریزن . [ ب َ زَ ] (اِ) بریجن . تنور کماج پزی . (برهان ) (آنندراج ). و رجوع به بریجن شود.
بریزن .[ ب ِ زَ ] (اِ) پرویزن ، که به عربی غربال و هلهال گویند. || ترشی پالا. || تابه که از گل ساخته باشند و بر بالای آن نان پزند. (برهان ).
بریزن. [ ب َ زَ ] ( اِ ) بریجن. تنور کماج پزی. ( برهان ) ( آنندراج ). و رجوع به بریجن شود.
بریزن.[ ب ِ زَ ] ( اِ ) پرویزن ، که به عربی غربال و هلهال گویند. || ترشی پالا. || تابه که از گل ساخته باشند و بر بالای آن نان پزند. ( برهان ).
بریزن.[ ب ِ زَ ] ( اِ ) پرویزن ، که به عربی غربال و هلهال گویند. || ترشی پالا. || تابه که از گل ساخته باشند و بر بالای آن نان پزند. ( برهان ).
دانشنامه عمومی
بریزن (به آلمانی: Breesen) یک شهر در آلمان است که در مکلنبورگیشه زنپلاته واقع شده است. بریزن ۵۸۴ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای آلمان
فهرست شهرهای آلمان
wiki: اودر-اشپری واقع شده است. بریزن ۲٬۸۷۰ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای آلمان
فهرست شهرهای آلمان
wiki: بریزن (مارک)
گویش مازنی
زن برادر
/berayzen/ زن برادر
پیشنهاد کاربران
کلمه لری بختیاری به معنی
سرخ کردن. آماده کردن ( عذا )
سرخ کردن. آماده کردن ( عذا )
کلمات دیگر: