زنی که از زیبائی و رفتار جمیلانه خود فتنه برمیانگیزاند و هنگامه بر پا می کند
حشر خرام
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
حشرخرام. [ ح َ خ َ ] ( ص مرکب ) زنی که از زیبایی و رفتار جمیلانه خود فتنه برمی انگیزاند و هنگامه برپا میکند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به حشرگائی و حشری شود.
کلمات دیگر: