کلمه جو
صفحه اصلی

دست اشکناره

فرهنگ فارسی

بمعنی دست شکسته

لغت نامه دهخدا

دست اشکناره. [ دَ اِ رَ / رِ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) به معنی دست شکسته. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ). || کسی را نیز گویند که سبب تحصیل معاش ازمایه دهند، و کمال و فضل و علم و قدرت و کسب و کار و پیشه نداشته باشد. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ).


کلمات دیگر: