کلمه جو
صفحه اصلی

دلس

فرهنگ فارسی

کوچکترین و مهمترین جزایر سیکلاد در گنگ باریونان است که معبد بزرگ آپولو در آنجا بود .

لغت نامه دهخدا

دلس . [ دُ ل َ ] (ع اِ) ج ِ دُلسة. (ناظم الاطباء). رجوع به دلسة شود.


دلس . [ دَ ] (ع اِ) خدیعت . ما لی فیه ولس لا دلس ؛ مرا در آن نه خیانت و نه خدیعت است . (از اقرب الموارد). دَلَس . رجوع به دلس شود.


دلس . [ دَ ل َ ] (ع اِ) تاریکی . (منتهی الارب ). ظلمت . (اقرب الموارد). || تاریکی در تاریکی . (منتهی الارب ). اختلاط ظلمت و تاریکی . (از اقرب الموارد). || روئیدگی که در آخر گرما برگ آرد، و باقیمانده ٔ روئیدگی . (منتهی الارب ). گیاه که در آخر تابستان برگ آرد، و گویند بقایای گیاه و بقولات . (از اقرب الموارد). || زمینی که پس از خورده شدن ، گیاه در آن بروید. (ازاقرب الموارد). ج ، أدلاس . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || مکر و فریب : ما لی دلس ؛ نیست مرا مکر و فریب . (منتهی الارب ). دَلس . رجوع به دلس شود.


دلس . [ دَ ل ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان جراحی ، بخش شادگان ، شهرستان خرمشهر. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


دلس . [ دِ ل ُ ] (اِخ ) (جزیره ٔ...) کوچکترین و مهمترین جزایر سیکلاد در گنگ بار یونان است که معبد بزرگ آپولو در آنجا بود، و بنا بر روایات قدیمی آپولو و دیانا در آنجا بوجود آمده اند. (از تمدن قدیم فوستل دوکلانژ، ترجمه ٔ نصراﷲ فلسفی ).


دلس. [ دَ ] ( ع اِ ) خدیعت. ما لی فیه ولس لا دلس ؛ مرا در آن نه خیانت و نه خدیعت است. ( از اقرب الموارد ). دَلَس. رجوع به دلس شود.

دلس. [ دَ ل َ ] ( ع اِ ) تاریکی. ( منتهی الارب ). ظلمت. ( اقرب الموارد ). || تاریکی در تاریکی. ( منتهی الارب ). اختلاط ظلمت و تاریکی. ( از اقرب الموارد ). || روئیدگی که در آخر گرما برگ آرد، و باقیمانده روئیدگی. ( منتهی الارب ). گیاه که در آخر تابستان برگ آرد، و گویند بقایای گیاه و بقولات. ( از اقرب الموارد ). || زمینی که پس از خورده شدن ، گیاه در آن بروید. ( ازاقرب الموارد ). ج ، أدلاس. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || مکر و فریب : ما لی دلس ؛ نیست مرا مکر و فریب. ( منتهی الارب ). دَلس. رجوع به دلس شود.

دلس. [ دُ ل َ ] ( ع اِ ) ج ِ دُلسة. ( ناظم الاطباء ). رجوع به دلسة شود.

دلس. [ دَ ل ِ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان جراحی ، بخش شادگان ، شهرستان خرمشهر. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

دلس. [ دِ ل ُ ] ( اِخ ) ( جزیره ٔ... ) کوچکترین و مهمترین جزایر سیکلاد در گنگ بار یونان است که معبد بزرگ آپولو در آنجا بود، و بنا بر روایات قدیمی آپولو و دیانا در آنجا بوجود آمده اند. ( از تمدن قدیم فوستل دوکلانژ، ترجمه نصراﷲ فلسفی ).

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۶°۵۵′ شمالی ۳°۵۳′ شرقی / ۳۶٫۹۱۷°شمالی ۳٫۸۸۳°شرقی / 36.917; 3.883دِلِّس نام شهری است در استان بومرداس کشور الجزایر.دلس شهری کوچک و ساحلی در شمال الجزایر واقع در شمال تیزی-وزو و در شرق رودخانه سباو قرار دارد.آز آثار چشمگیر در دلس یک ارگ از دوره عثمانی و دو فانوس مربوط به دوران استعمار است. این فانوس ها برای تشخیص خلیج بنغوت برپا شده اند.فعالیتهای اصلی منطقه ماهیگیری و کشاورزی است. نام این شهر در دوران رومی ها روسوکورو و در سده های میانه تِدِلِّس بود.
ویکی پدیای انگلیسی.


کلمات دیگر: