مجروح جگر و کنایه از شکسته و فگار
خلیده جگر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خلیده جگر. [ خ َ دَ / دِ ج ِ گ َ ] ( ص مرکب ) مجروح جگر. کنایه از شکسته و فگار :
اگر مانده بودی برادر مرا
که پیوسته بد او ز مادر مرا
به تنها نماندستمی زارزار
خلیده جگر، زیر دندان مار.
اگر مانده بودی برادر مرا
که پیوسته بد او ز مادر مرا
به تنها نماندستمی زارزار
خلیده جگر، زیر دندان مار.
فردوسی.
کلمات دیگر: