( سر عقل آمدن ) معنی اصطلاح -> سرِ [ خانه ی ] عقل آمدن
عاقل شدن
مثال:
نگران نباشید، همه ی جوان ها همین طورند، اما کمی که سنشان بالا می رود، خودشان سرِ خانه ی عقل می آیند، سرشان را زیر می اندازند و زندگی شان را می کنند.
عاقل شدن
مثال:
نگران نباشید، همه ی جوان ها همین طورند، اما کمی که سنشان بالا می رود، خودشان سرِ خانه ی عقل می آیند، سرشان را زیر می اندازند و زندگی شان را می کنند.