کلمه جو
صفحه اصلی

سروگوش اب دادن

اصطلاحات

( سروگوش آب دادن ) معنی اصطلاح -> سروگوش [ به ] آب دادن
مخفیانه خبر گرفتن / اطلاع به دست آوردن
مثال:
بهتر است شما اول سروگوشی به آب بدهید و ببینید اینها چه برنامه ای دارند.
توضیح:
به تفسیری، این اصط. دراصل به معنیِ به حمام رفتن بوده است.
حمام های عمومی در گذشته ها نه تنها محل نظافت، بلکه ( به ویژه برای زنان ) جایی برای وقت گذرانی، گفتگو و خبرگیری از دیگران نیز بوده است. به همین دلیل، حمام رفتن یا سروگوش به آب دادن به تدریج معنی خبرگیری را یافته است.


کلمات دیگر: