کلمه جو
صفحه اصلی

سروته یک کرباس بودن

اصطلاحات

معنی اصطلاح -> سروته یک کرباس بودن
مانند یکدیدگر / از یک جنس بودن ( با دید منفی )
مثال:
اینها همه سروته یک کرباسند. من به هیچ کدام اعتماد ندارم.


کلمات دیگر: