مترادف سیرابی : شکنبه، شکمبه، سیراب
سیرابی
مترادف سیرابی : شکنبه، شکمبه، سیراب
فارسی به انگلیسی
maw, tripe
tripe, sheep's paunch prepared for food
مترادف و متضاد
بطن، میل، اشتها، معده، سیرابی
کف، لاشه، اشغال، اخال، مواد زائد، سیرابی
سیرابی، شکمبه، دکان سیرابی
سیرابی، شکمبه
سیرابی
شکنبه، شکمبه، سیراب
فرهنگ فارسی
خوراک آبدارمانند آبگوشت که ازشیردان گوسفنداست
۱ - شکنبه حیوانات . ۲ - خوراکی مانند آب گوشت که از شکنبه و شیردان گوسفند تهیه کنند .
( سیر آبی ) سیر آب بودن . در نهایت سیر آب شدن
۱ - شکنبه حیوانات . ۲ - خوراکی مانند آب گوشت که از شکنبه و شیردان گوسفند تهیه کنند .
( سیر آبی ) سیر آب بودن . در نهایت سیر آب شدن
فرهنگ معین
(اِ. ) شکنبة گوسفند.
لغت نامه دهخدا
( سیرآبی ) سیرآبی. ( حامص مرکب ) سیرآب بودن. در نهایت سیرآب شدن. ری. ( ترجمان القرآن ). طراوت و تازگی :
چو آب از اعتدال افزون نهد گام
ز سیرآبی بفرق آرد سرانجام.
از لؤلؤ تر زمردانگیز.
گل بریزد بوقت سیرآبی.
سیرابی. ( اِ مرکب ) شکنبه. بزرگترین قسمت معده نشخوارکنندگان. سیرآبی.
چو آب از اعتدال افزون نهد گام
ز سیرآبی بفرق آرد سرانجام.
نظامی.
سیرآبی سبزه های نوخیزاز لؤلؤ تر زمردانگیز.
نظامی.
منتهای کمال نقصانست گل بریزد بوقت سیرآبی.
سعدی.
|| آبداری. رطوبت. || سیری از شرب آب. ( ناظم الاطباء ). || ( اِ مرکب ) شکنبه پخته. سیرابی. ( یادداشت بخط مؤلف ).سیرابی. ( اِ مرکب ) شکنبه. بزرگترین قسمت معده نشخوارکنندگان. سیرآبی.
سیرابی . (اِ مرکب ) شکنبه . بزرگترین قسمت معده ٔ نشخوارکنندگان . سیرآبی .
فرهنگ عمید
۱. سیری از آب.
۲. [مجاز] طراوت و آبداری.
۱. خوراک آبدار مانند آبگوشت که از شکمبه و شیردان گوسفند درست می کنند.
۲. شکمبه.
۲. [مجاز] طراوت و آبداری.
۱. خوراک آبدار مانند آبگوشت که از شکمبه و شیردان گوسفند درست می کنند.
۲. شکمبه.
۱. سیری از آب.
۲. [مجاز] طراوت و آبداری.
۱. خوراک آبدار مانند آبگوشت که از شکمبه و شیردان گوسفند درست میکنند.
۲. شکمبه.
اصطلاحات
معنی اصطلاحات عامیانه و امروزی -> سیرابی
توهینی قدیمی از دوره ی برادران آب منگل
توهینی قدیمی از دوره ی برادران آب منگل
دانشنامه عمومی
شکمبه یا سیرابی (به انگلیسی: rumen) (نام های دیگر: شکنبه، علفدان) نخستین بخش از معده چندبخشی نشخوارکنندگان و در واقع انشعابی از مری (سرخ نای) است. و گنجایشی به اندازهٔ یک هفتم وزن بدن دارد.
Wikipedia contributors, "Rumen," Wikipedia, The Free Encyclopedia, (accessed August 24, 2011).
بخش های دیگر معده نشخوارکنندگان عبارت است از نگاری، شیردان و هزارلا.نگاری کاملاً در امتداد سیرابی قرار دارد اما بافت و رگه بندی آن با سیرابی تفاوت دارد. در کاربرد دام پزشکی بیشتر از واژه شکمبه استفاده می شود ولی در رواج عمومی و به ویژه با اشاره به خوراک تهیه شده از جدار شکمبه، واژه سیرابی رواج بیشتری دارد. از سیرابی و شیردان در ایران خوراکی تهیه می شود به نام سیرابی شیردان و سیرابی در کشورهای مختلف دیگر هم استفاده خوراکی دارد.
شکمبه ۹۰ درصد از حجم معده نشخوارکنندگان را تشکیل می دهد. این عضو بیشتر طرف چپ حفره شکمی را فرا گرفته است. ابتدای شکمبه دهانه معده است که لوله مری را به شکمبه متصل می کند و از آن پس این مجرا تا نگاری و هزارلا و بالاخره تا شیردان ادامه می یابد.
شکمبه به عنوان محل اولیه تخمیر میکربی غذای جویده عمل می کند. شکمبه در حقیقت یک ظرف تخمیر بزرگی است که اساس تفاوت تغذیهٔ نشخوارکنندگان از غیر نشخوارکنندگان را تشکیل می دهد. شکمبه حاوی میلیاردها باکتری، حدود یک میلیون پروتوزوآ و تعداد کمتری از انواع ریزسازواره های دیگر در میلی لیتر محتویات می باشد.
Wikipedia contributors, "Rumen," Wikipedia, The Free Encyclopedia, (accessed August 24, 2011).
بخش های دیگر معده نشخوارکنندگان عبارت است از نگاری، شیردان و هزارلا.نگاری کاملاً در امتداد سیرابی قرار دارد اما بافت و رگه بندی آن با سیرابی تفاوت دارد. در کاربرد دام پزشکی بیشتر از واژه شکمبه استفاده می شود ولی در رواج عمومی و به ویژه با اشاره به خوراک تهیه شده از جدار شکمبه، واژه سیرابی رواج بیشتری دارد. از سیرابی و شیردان در ایران خوراکی تهیه می شود به نام سیرابی شیردان و سیرابی در کشورهای مختلف دیگر هم استفاده خوراکی دارد.
شکمبه ۹۰ درصد از حجم معده نشخوارکنندگان را تشکیل می دهد. این عضو بیشتر طرف چپ حفره شکمی را فرا گرفته است. ابتدای شکمبه دهانه معده است که لوله مری را به شکمبه متصل می کند و از آن پس این مجرا تا نگاری و هزارلا و بالاخره تا شیردان ادامه می یابد.
شکمبه به عنوان محل اولیه تخمیر میکربی غذای جویده عمل می کند. شکمبه در حقیقت یک ظرف تخمیر بزرگی است که اساس تفاوت تغذیهٔ نشخوارکنندگان از غیر نشخوارکنندگان را تشکیل می دهد. شکمبه حاوی میلیاردها باکتری، حدود یک میلیون پروتوزوآ و تعداد کمتری از انواع ریزسازواره های دیگر در میلی لیتر محتویات می باشد.
wiki: سیرابی
گویش مازنی
( سیرآبی ) /sir aabay/ نوعی خورشت که سیر از مواداصلی آن است
واژه نامه بختیاریکا
گَدِه؛ گَده گیپَو؛ گده هیره
پیشنهاد کاربران
در گویش مردم شهرستان زرند ِاشکمبه
در گویش یزد شکمبه
شکمبه یا سیرابی ( به انگلیسی: rumen ) ( نام های دیگر: شکنبه، علفدان ) نخستین بخش از معده چندبخشی نشخوارکنندگان و در واقع انشعابی از مری ( سرخ نای ) است. و گنجایشی به اندازهٔ یک هفتم وزن بدن دارد.
بخش های دیگر معده نشخوارکنندگان عبارت است از نگاری، شیردان و هزارلا. نگاری کاملاً در امتداد سیرابی قرار دارد اما بافت و رگه بندی آن با سیرابی تفاوت دارد. در کاربرد دام پزشکی بیشتر از واژه شکمبه استفاده می شود ولی در رواج عمومی و به ویژه با اشاره به خوراک تهیه شده از جدار شکمبه، واژه سیرابی رواج بیشتری دارد. از سیرابی و شیردان در ایران خوراکی تهیه می شود به نام سیرابی شیردان و سیرابی در کشورهای مختلف دیگر هم استفاده خوراکی دارد.
شکمبه ۹۰ درصد از حجم معده نشخوارکنندگان را تشکیل می دهد. این عضو بیشتر طرف چپ حفره شکمی را فرا گرفته است. ابتدای شکمبه دهانه معده است که لوله مری را به شکمبه متصل می کند و از آن پس این مجرا تا نگاری و هزارلا و بالاخره تا شیردان ادامه می یابد.
شکمبه به عنوان محل اولیه تخمیر میکربی غذای جویده عمل می کند. شکمبه در حقیقت یک ظرف تخمیر بزرگی است که اساس تفاوت تغذیهٔ نشخوارکنندگان از غیر نشخوارکنندگان را تشکیل می دهد. شکمبه حاوی میلیاردها باکتری، حدود یک میلیون پروتوزوآ و تعداد کمتری از انواع ریزسازواره های دیگر در میلی لیتر محتویات می باشد.
کالبدشناسی
شکمبه از نظر آناتومیکی بین دنده ۷ و ۸ و ابتدای لگن کشیده شده است. شکمبه دارای دو سطح و دو لبه است. سطوح شامل سطح چپ یا سطح حجاب حاجز گفته می شود. سطح چپ با دیواره شکم وارگانهایی که در سمت چپ قرار دارند و در ارتباط است. سطح راست یا سطح احشایی با روده ها، شیردان و هزارلا مجاورت دارد. لبه ها، شامل لبهٔ بالایی یا پشتی و لبهٔ پایینی یا شکمی می شود.
سطح پشتی با بالای سقف شکم در ارتباط است. لبهٔ پایین با کف شکم در ارتباط است. دو سطح شکمبه به وسیلهٔ دو شیار طولی به دو کیسه تقسیم می شود که به آنها کیسهٔ پشتی و کیسهٔ شکمی می گویند. در امتداد این شیار طولی یک شیار عرضی به طور ناقص ته کیسه های پشتی و شکمی را به دو ته کیسه تقسیم می کند: ته کیسهٔ پشتی و ته کیسهٔ شکمی. ( این دو شیار عرضی به نام شیار تاجی معروف است. وقتیکه شیارها از سطح داخل دیده می شود به صورت برآمدگی هستند که به آنها چین می گویند.
شکمبه در قسمت جلو یا قدامی، با نگاری مربوط می شود. در همین محل، در طرف راست مری به شکمبه متصل می شود که به آن قیف شکمبه گویند. بین شکمبه و نگاری یک خط مشخص کنندهای وجود دارد که از سطح دیده می شود و به آن چین شکمبه ای نگاری گفته می شود، که اگر از سطح داخل دیده شود یک چین مخاطی یا غشایی دارد که از ابتدای کاردیا شروع می شود و تا محل ارتباط بین هزارلا و شیردان وجود دارد. در دوران بچگی هنگامی که حیوان شیرخوار است این ناودان به علت تحریکات وجود دارد و به شیردان متصل می شود و در آنجا گوارده می شود.
مخاطات شکمبه مثل پرزهای حوله است وجود این پرزهای فراوان به این دلیل است که سطح جذب وسیع شود
First compartment of ruminant stomach
The rumen, also known as a paunch, is the largest stomach compartment in ruminants and the larger part of the reticulorumen, which is the first chamber in the alimentary canal of ruminant animals. The rumen's microbial favoring environment allows it to serve as the primary site for microbial fermentation of ingested feed. The smaller part of the reticulorumen is the reticulum, which is fully continuous with the rumen, but differs from it with regard to the texture of its lining
بخش های دیگر معده نشخوارکنندگان عبارت است از نگاری، شیردان و هزارلا. نگاری کاملاً در امتداد سیرابی قرار دارد اما بافت و رگه بندی آن با سیرابی تفاوت دارد. در کاربرد دام پزشکی بیشتر از واژه شکمبه استفاده می شود ولی در رواج عمومی و به ویژه با اشاره به خوراک تهیه شده از جدار شکمبه، واژه سیرابی رواج بیشتری دارد. از سیرابی و شیردان در ایران خوراکی تهیه می شود به نام سیرابی شیردان و سیرابی در کشورهای مختلف دیگر هم استفاده خوراکی دارد.
شکمبه ۹۰ درصد از حجم معده نشخوارکنندگان را تشکیل می دهد. این عضو بیشتر طرف چپ حفره شکمی را فرا گرفته است. ابتدای شکمبه دهانه معده است که لوله مری را به شکمبه متصل می کند و از آن پس این مجرا تا نگاری و هزارلا و بالاخره تا شیردان ادامه می یابد.
شکمبه به عنوان محل اولیه تخمیر میکربی غذای جویده عمل می کند. شکمبه در حقیقت یک ظرف تخمیر بزرگی است که اساس تفاوت تغذیهٔ نشخوارکنندگان از غیر نشخوارکنندگان را تشکیل می دهد. شکمبه حاوی میلیاردها باکتری، حدود یک میلیون پروتوزوآ و تعداد کمتری از انواع ریزسازواره های دیگر در میلی لیتر محتویات می باشد.
کالبدشناسی
شکمبه از نظر آناتومیکی بین دنده ۷ و ۸ و ابتدای لگن کشیده شده است. شکمبه دارای دو سطح و دو لبه است. سطوح شامل سطح چپ یا سطح حجاب حاجز گفته می شود. سطح چپ با دیواره شکم وارگانهایی که در سمت چپ قرار دارند و در ارتباط است. سطح راست یا سطح احشایی با روده ها، شیردان و هزارلا مجاورت دارد. لبه ها، شامل لبهٔ بالایی یا پشتی و لبهٔ پایینی یا شکمی می شود.
سطح پشتی با بالای سقف شکم در ارتباط است. لبهٔ پایین با کف شکم در ارتباط است. دو سطح شکمبه به وسیلهٔ دو شیار طولی به دو کیسه تقسیم می شود که به آنها کیسهٔ پشتی و کیسهٔ شکمی می گویند. در امتداد این شیار طولی یک شیار عرضی به طور ناقص ته کیسه های پشتی و شکمی را به دو ته کیسه تقسیم می کند: ته کیسهٔ پشتی و ته کیسهٔ شکمی. ( این دو شیار عرضی به نام شیار تاجی معروف است. وقتیکه شیارها از سطح داخل دیده می شود به صورت برآمدگی هستند که به آنها چین می گویند.
شکمبه در قسمت جلو یا قدامی، با نگاری مربوط می شود. در همین محل، در طرف راست مری به شکمبه متصل می شود که به آن قیف شکمبه گویند. بین شکمبه و نگاری یک خط مشخص کنندهای وجود دارد که از سطح دیده می شود و به آن چین شکمبه ای نگاری گفته می شود، که اگر از سطح داخل دیده شود یک چین مخاطی یا غشایی دارد که از ابتدای کاردیا شروع می شود و تا محل ارتباط بین هزارلا و شیردان وجود دارد. در دوران بچگی هنگامی که حیوان شیرخوار است این ناودان به علت تحریکات وجود دارد و به شیردان متصل می شود و در آنجا گوارده می شود.
مخاطات شکمبه مثل پرزهای حوله است وجود این پرزهای فراوان به این دلیل است که سطح جذب وسیع شود
First compartment of ruminant stomach
The rumen, also known as a paunch, is the largest stomach compartment in ruminants and the larger part of the reticulorumen, which is the first chamber in the alimentary canal of ruminant animals. The rumen's microbial favoring environment allows it to serve as the primary site for microbial fermentation of ingested feed. The smaller part of the reticulorumen is the reticulum, which is fully continuous with the rumen, but differs from it with regard to the texture of its lining
کلمات دیگر: