کلمه جو
صفحه اصلی

عین خیال کسی نبودن

اصطلاحات

معنی اصطلاح -> عین خیال کسی نبودن
هیچ اهمیتی ندادن / اعتنایی نداشتن؛ آسوده خاطر بودن؛ بی تفاوت بودن در برابر چیزی
مثال:
- همه ی داروندارش را از دست داده بود و تا خرخره هم زیر قرض رفته بود، اما عین خیالش نبود.
- من نمی فهمم این چه جور آدمی است؛ اصلا عین خیالش نیست که بچه هایش چه سرنوشتی پیدا کنند.
- یادش به خیر قدیم ها، ده ساعت کار بدنی سنگین می کردم، عین خیالم هم نبود.


کلمات دیگر: