معنی اصطلاح -> دروتخته را به هم انداختن / جور کردن / جفت کردن
چیزهای / آدم های مناسب یا لایق یکدیگر را با هم همراه / نزدیک کردن
مثال:
خدا نجار نیست، اما در این مورد خوب دروتخته رو به هم انداخته.
چیزهای / آدم های مناسب یا لایق یکدیگر را با هم همراه / نزدیک کردن
مثال:
خدا نجار نیست، اما در این مورد خوب دروتخته رو به هم انداخته.