کلمه جو
صفحه اصلی

دروتخته را به هم انداختن یا جور کردن یا جفت کردن

اصطلاحات

معنی اصطلاح -> دروتخته را به هم انداختن / جور کردن / جفت کردن
چیزهای / آدم های مناسب یا لایق یکدیگر را با هم همراه / نزدیک کردن
مثال:
خدا نجار نیست، اما در این مورد خوب دروتخته رو به هم انداخته.


کلمات دیگر: