کلمه جو
صفحه اصلی

سق کسی را با یا از چیزی برداشتن

اصطلاحات

معنی اصطلاح -> سَقّ کسی را با / از چیزی برداشتن
1- پیوسته حرفی را تکرار کردن / موضوعی را در گفتار خود پیگیری کردن
2- پیوسته به کاری اشتغال داشتن؛ در کاری افراط کردن
مثال:
1- گویی سقش را با شعر برداشته بودند، هرچه می گفت، شعری هم به جا و بی جا برای تایید حرفش می خواند.
2- مگر سقتو با پول برداشته ان؟ حالا یک روز پول توجیبی نداشته باشی، نمی شه؟


کلمات دیگر: