ظرفی خاص نهادن مسکه را . ظرف مخصوص کره
کره خوری
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کره خوری. [ ک َ رَ / رِ خوَ / خ ُ ] ( اِ مرکب ) ظرفی خاص نهادن مسکه را. ( یادداشت مؤلف ). ظرف مخصوص کره.
اصطلاحات
معنی اصطلاحات عامیانه و امروزی -> کره خوری
خوردن غذاهای چرب و شیرین پس از دود کردن ماده ی مخدر؛ وحشیانه غذا خوردن؛ به کار بردن بیش از حد هر چیز.
خوردن غذاهای چرب و شیرین پس از دود کردن ماده ی مخدر؛ وحشیانه غذا خوردن؛ به کار بردن بیش از حد هر چیز.
کلمات دیگر: