کلمه جو
صفحه اصلی

سربازهای جمعه

دانشنامه عمومی

سربازهای جمعه فیلمی به کارگردانی و نویسندگی مسعود کیمیایی و تهیه کنندگی مرتضی شایسته محصول سال ۱۳۸۲ است.
این فیلم داستان چند سرباز است که یک روز جمعه به همراه گروهبان خود به شهر می آیند. این روز تعطیل اما برای آن ها حوادثی تازه در پی دارد و آن ها را به نگاهی دیگر می رساند
فیلم سربازهای جمعه در بیست و دومین دوره جشنواره فیلم فجر (۱۳۸۲) در بخش بهترین بازیگر نقش دوم زن (مریلا زارعی) سیمرغ بلورین مسابقات را کسب کرده است. همچنین این فیلم در دو بخش بهترین بازیگر نقش دوم مرد (بیژن امکانیان) و بهترین صدابرداری (اسحاق خانزادی) نیز کاندیدا مسابقات بوده است.
این فیلم در جشن خانه سینما (۱۳۸۳) در بخش بهترین بازیگر نقش دوم زن (مریلا زارعی) تندیس زرین مسابقات را کسب کرده است. همچنین این فیم در بخش بهترین فیلم نیز کاندیدا مسابقات بوده است.

نقل قول ها

سربازهای جمعه، فیلمی به کارگردانی مسعود کیمیایی
• عاصف: ببین نقره! شاید این آخرین دفعه باشه که شانسی با هم حرف می زنیم. چرا این بلا رو سر خودت میاری؟ چیکار می کنی با خودت؟ (با دیدن پوزخند نقره)، می دونم برای جواب دادن مهارت پیدا کردی، (با صدای بلند) اصلا تو ماهری، ماهر شدی، اعتیاد تو کدوم فرهنگ؟ اعتیاد یعنی چی؟• نقره: توطئه ای که آدم واسه خودش می کنه یعنی اعتیاد؛ انگار تو خواب دشنه بخوری بمیری، از خواب مرده بپری، ببینی تو رختخوابت پر خونه، قلبت کنارت، جدا از تو عین یه تیکه پلاستیک، بی خون سربه سرت می ذاره، این اعتیاده؛ فارسی رو خوب حرف بزنی، تو دهنت سرنگ باشه، این اعتیاده عاصف.• نیر: مرتیکه اسمش همه چیز بود جز شوهر. اون روز خمار بود سگ پدر. خوابیده بود برای ترک. دستم رو که می خواست بگیره، لبخندم رو که می خواست ببینه، می گفت: تو ترک م. ای بابا، چقده ما بدبختیم. اون روز طرفای عصر شال و کلاه کرد، که نه شال داشت نه کلاه. دو سال بود تو یه کت بود، یه پیرهن. زینت رو زد زیر بغلش. گفت حالم بده. جون نیر از دیروز بهترم. می ریم پیش «هرکول»، با این زینت، یه هوایی هم می خوریم. وقتی می زد زیر بغلش، دیگه چرخ خیاطی بود یا تلویزیون یا این بچه، هیچ فرقی براش نداشت. مرتیکه بی زینت اومد. اما سر حال. دیگه شد که اون روم برگشت. دست خودم نبود. این رو، دخترم رو نیاورده بود. فحش دادم. جیغ زدم. چی کار می تونستم بکنم؟ فقط بهش گفتم کجا جاش گذاشتی؟


کلمات دیگر: