کلمه جو
صفحه اصلی

در جستجوی دلتورا

دانشنامه عمومی

در جستجوی دلتورا داستانی فانتزی و متشکل از سه مجموعه، نوشتهٔ امیلی رودا نویسندهٔ استرالیایی است. داستان دربارهٔ سه همسفر است که سرزمین تخیلی دلتورا را به دنبال تکمیل کمربند دلتورا و شکست خادمان ارباب سایه های اهریمنی زیر پا می گذارند. نخستین نسخهٔ مجموعهٔ اول در سال ۲۰۰۰ میلادی در استرالیا به چاپ رسید و اکنون نیز در ۳۰ کشور به فروش می رسد. در فوریهٔ ۲۰۱۰ این مجموعه در کل ۱۵ میلیون و در استرالیا ۲ میلیون نسخه فروش داشته است.سه مجموعه شامل ۱۵ کتاب می شوند که ۸ کتاب اول در جستجوی دلتورا، ۳ جلد بعدی سرزمین سایه ها ی دلتورا و ۴ جلد آخر اژدهایان دلتورا نام دارند. تمامی کتاب های این مجموعه در ایران با ترجمهٔ خانم محبوبه نجف خانی و توسط انتشارات بنفشه به چاپ رسیده است. انیمیشن و بازی رایانه ای در جستجوی دلتورا به ترتیب توسط تلویزیون ژاپن و شرکت نینتندو دی اس نیز ساخته شده اند.
ویکی پدیای انگلیسی
در مجموعهٔ اوّل، لیف، پسر آهنگری علیل در شهر دل -پایتخت دلتورا- در روز تولد ۱۶ سالگی اش توسط والدینش برای پیدا کردن هفت گوهر گمشده کمربند دلتورا به سفری طولانی دور تا دور دلتورا فرستاده می شود. یکی از نگهبانان سابق قصر دل به نام باردا نیز همراه او در این ماجرا است. در جنگل های سکوت آن ها با جاسمین آشنا می شوند: دختری وحشی با موهای سیاه و بلند و چشمانی به رنگ سبز زمردین. او می تواند با درخت ها ارتباط برقرار کند و دو حیوان نیز همیشه همراه او هستند: کلاغ سیاهی به نام کری و موجود خاکستری، کوچک و پشمالویی به نام فیلی. این سه همسفر باید هفت گوهر گمشده کمربند دلتورا را پیدا کرده و به کمربند بازگردانند. هر یک از این گوهرها که شامل یاقوت زرد، یاقوت سرخ، اوپال، سنگ لاجورد، زمرد، لعل بنفش و الماس هستند نیروی ویژهٔ مخصوص به خود را دارند و در محل های مخوف و هولناکی به نام های: «جنگل های سکوت» «دریاچهٔ اشک» «شهر موش ها» «شن های روان» «کوهستان وحشت» «هزار توی هیولا» و «درهٔ گمشدگان» مخفی شده اند و همچنین هیولاها و موجودات خطرناک ارباب سایه ها نیز از آن ها مراقبت می کنند. همسفران در طول سفر مخاطره آمیزشان باید بر وحشت هایشان غلبه کنند و با عوامل مرگباری که پیش رویشان ظاهر می شود مبارزه کنند. زمانی که کمربند دلتورا کامل شود، وارث حقیقی آدین (اولین شاه دلتورا) باید آن را به کمر ببندد و فقط آن زمان است که ارباب سایه های ظالم و ستمگر به آنطرف مرزهای دلتورا می رود و دلتورا آزاد می شود. لیف سعی می کند وارث آدین را پیدا کند ولی رئیس گروه مقاومت علیه ارباب سایه ها (دووم) به آن ها می گوید که فقط به یک جادو امید بسته اند و امیدشان واهی است. دووم حس می کند که در بین آن ها جاسوسی وجود دارد. لیف فکر می کند که پسری به اسم داین وارث آدین است ولی بعداً می فهمد که جاسوس خود داین بوده و لیف خودش وارث است!!!
لیف، باردا و جاسمین برای آزاد کردن برده هایی که ارباب سایه ها در طول حکومتش در استادیوم سایه ها زندانی کرده سفری را از زیر سرزمین دلتورا آغاز می کنند و با قبایل ناشناخته ای روبرو می شوند. این سه قبیله به نام های پلوم، آرون و کراس (کرون) مردمان سابق سرزمین سایه ها، کشور زیبایی به نام پیرا بوده اند که نهرهای زلال از آن عبور می کرده و سرشار از باغ ها و گلستان های شگفت انگیز بوده است. در زمان های دور این سرزمین توسط نیروی جادوئی فلوت پیران از نفوذ ارباب سایه ها حفاظت می شده. سه همسفر از مردم هر یک از این قبایل می خواهند تا فلوت پیران را که بر اثر جنگ قبایل پیرایی به سه قیمت تقسیم شده را برای مدت کوتاهی به آن ها قرض بدهند تا در سرزمین سایه ها زمان کافی را برای فرار برده های دلتورایی به وجود آورد. آن ها در آخرین مقصدشان به سرزمین سایه ها نفوذ کرده و با کمک املیس پسر فلوت زن قبیلهٔ کرون ها موفق می شوند برده ها را فراری داده و به شهر دل بازگردند.
در اژدهایان دلتورا، سه دوست یکبار دیگر باید دلتورا را نجات دهند، آن هم از دست چهار خواهر که در زمان های دور به وسیلهٔ خادمان ارباب سایه ها در دلتورا جاگذاری شده اند. این چهار خواهر آوازهای سرشار از ناامیدیشان را سالیان سال بر سرزمین دلتورا می خواندند که باعث پژمرده شدن غلات و محصولات زراعی و در نهایت قحطی می شده است. به کمک نقشه ای پاره شده و ناقص که توسط دران اژدهادوست بزرگترین کاشف دلتورا کشیده شده است، لیف، باردا و جاسمین باید این چهار خواهر را پیدا و نابود کنند و این کار تنها با کمک موجودات کهن دلتورا یعنی اژدهایان صورت می گیرد. جالب این است که اژدهایان هم مانند گوهرهای کمربند دلتورا هفت قبیله هستند و هرکدام برای خودشان منطقه ای دارند. وقتی هر خواهر و محافظش از بین بروند، تکه بعدی نقشه پیدا می شود؛ و همسفران در آخر متوجه می شوند که خواهرها در شمالی ترین، جنوبی ترین، شرقی ترین و غربی ترین نقطه دلتورا پنهان شده اند و این موضوع را جوزف-کتابدار قصر که تاریخچه های دلتورا را نجات داده بود-قبل از مرگش سعی می کند به لیف بگوید ولی نمی تواند. زمانی چهار خواهر از بین رفته اند لیف به این موضوع مظنون می شود و سرانجام نهانی ترین بخش ماجرا معلوم می شود: این که در هر صورت، چه خواهرها از بین بروند چه نروند، دلتورا متعلق به ارباب سایه ها خواهد شد. اما دشمن اژدهایان دلتورا را در نظر نگرفته بود. آنورا (اژدهای زمرد) وریتاس (اژدهای لعل بنفش) هوپیان (اژدهای اپال) جویو (اژدهای یاقوت سرخ) فیدلیس (اژدهای یاقوت زرد) فورچونا (اژدهای سنگ لاجورد) و فورتا (جوجه اژدهای الماس) همین اژدهایان بودند که دلتورا را برای همیشه از شر ارباب سایه ها نجات دادند.

نقل قول ها

در جستجوی دلتورا (به انگلیسی: Deltora Quest series) داستانی فانتزی و متشکل از سه مجموعه، نوشتهٔ امیلی رودا نویسنده استرالیا یی است که در سال ۲۰۰۰ منتشر شده است. این اثر برندهٔ جایزهٔ اورالیس سال ۲۰۰۰ شده و سریالی انیمیشنی بر اساس این مجموعه ساخته شده است.
• «در روزگاران کهن، دلتورا بین هفت قبیله تقسیم شده بود. هر کدام از قبایل، سنگی گرانبها از اعماق زمین داشتند، طلسمی با قدرت های به خصوص.»• «آدین که فهمیده بود آن رؤیا با هدفی به سراغش آمده، ماه ها به صورت مخفیانه برای ساخت مشابه کمربند کار کرد. سپس به سرتاسر قلمرو پادشاهی سفر کرد تا همهٔ قبایل را متقاعد کند که اجازه دهند طلسمشان روی کمربند قرار گیرد.»• «او انسانی عادی بود، آهنگری که شمشیر و زره و نعل اسب می ساخت. اما مواهبی چون قدرت، شجاعت و خرد به او اعطا شده بود.»


کلمات دیگر: