کلمه جو
صفحه اصلی

دیوید کراننبرگ

دانشنامه عمومی

دیوید پل کراننبرگ (به انگلیسی: David Paul Cronenberg) (زاده ۱۵ مارس ۱۹۴۳) کارگردان، فیلم نامه نویس و بازیگر کانادایی است. از فیلم های وی می توان به اسکنرها، ویدئودروم، مگس، عنکبوت، سابقه خشونت و قول های شرقی اشاره کرد. از او به عنوان بی پرواترین و پرچالش ترین کارگردان سینمای داستانی انگلیسی زبان دنیا یاد شده است.
انتقال (۱۹۶۶)
از جوی (۱۹۶۷)
دوربین (۲۰۰۰)
هر کس سینمای خودش (۲۰۰۷)
اپیزود خودکشی آخرین یهودی دنیا در آخرین سینمای دنیا
دیوید کراننبرگ در سال ۱۹۴۳ در خانواده طبقه متوسط از پدری روزنامه نگار و مادری پیانیست زاده شد. در سال ۱۹۶۳ در رشته علوم دانشگاه تورنتو به تحصیل پرداخت اما خیلی زود تغییر رشته داد و زبان و ادبیات انگلیسی را پی گرفت. در دانشگاه تحت تأثیر ساخته یکی از همکلاسانش به سینما علاقه مند شد. تا قبل از آنکه در سال ۱۹۶۷ دانش آموخته شود، دو فیلم ۱۶ میلیمتری ساخت و با همراهی ایوان رایتمن یک شرکت فیلم سازی را بنیان گذاشت. کراننبرگ پس از کارگردانی فیلم آوانگارد استریو (۱۹۶۹)، با دریافت وام دولتی فیلم تجربی جنایت های آینده (۱۹۷۰) را ساخت.
نخستین فیلم سینمایی کراننبرگ، فیلم ترسناک و کم هزینه رعشه ها (۱۹۷۵) بود. اسکنرها (۱۹۸۱) باعث شهرت او و منطقه مرده (۱۹۸۳) باعث جلب توجه هالیوود به او شد. پس از پیشنهاد چند فیلم نامه، او پذیرفت که فیلم کلاسیک سینمای ترسناک، مگس (کورت نویمان، ۱۹۵۸) را بازسازی کند. موفقیت این فیلم آغازگر دوره ای جدید در زندگی حرفه ای کراننبرگ و ساخت و عرضه فیلم های بعدی او در سطح جهانی شد.
نخستین حضور کراننبرگ در کن در سال ۱۹۹۶ با فیلم تصادف بود که جایزه ویژه هیئت داوران را برای او به همراه داشت.در سال ۲۰۰۲ با فیلم عنکبوت و در سال ۲۰۰۵ با سابقه خشونت در کن حاضر بود. در سال ۲۰۰۶ نیز در حالی که هیچ فیلمی در این جشنواره نداشت، جایزه دستاورد یک عمر به او اهدا شد. کراننبرگ در شصت و پنجمین دوره جشنواره فیلم کن با تریلر کازموپلیس که بر اساس رمانی از دان دلیلو ساخته شده در بخش رقابتی کن برای دریافت نخل طلایی حاضر بود.

نقل قول ها

دیوید کراننبرگ فیلمساز کانادایی زادهٔ تورنتو است.
• اشباح شبیه خاطره هستند، ممکن است شما نتوانید خاطره والدین مرده تان را فراموش کنید و صدایشان در گوش شما باشد و این حضوری فیزیکی است. من هم چنین چیزی را قبول دارم اما اصلاً اشباح را قبول ندارم.• تمام باورهای عمومی درست از آب درمی آیند. این چیزی وحشت آور در مورد زندگی است. تمام چیزهای که در جوانی در برابرشان می ایستادی: کم کم می فهمی که آن‍ ها باور عمومی هستند چون حقیقت دارند.• سانسورچی ها گرایش به انجام کاری دارند که تنها از بیماران روانی سر می زند: آن ها واقعیت را با توهم اشتباه می گیرند.• من هیچگاه گمان نکردم که کاری همانند کارگردان هایی مثل جان کارپنتر، جرج رومرو یا گاهی هیچکاک را انجام می دهم، هرچند که گاهی من را با این افراد مقایسه کرده اند. ما دنبال بازی متفاوتی هستیم.• من همین طور فکر می کنم که رابطه ای که با بینندگانم دارم بسیار پیچیده تر از چیزی است که به نظر می رسید هیچکاک بخواهد - گرچه فکر می کنم که او هم زیر لایه سطحی چیزهای بیشتری در آستین داشت.• اگر وارد گروهی از افراد شوی که نمی توانی با آن ها کار کنی مشخص است که به بدبختی می انجامد.• به یاد می آوری که کی متوجه شدی که تا ابد زندگی نخواهی کرد؟ مردم در این باره حرف نمی زنند اما هرکسی می بایست این را تجربه کرده باشد چون تو با دانش به این زاده نشده ای.• من فقط جهان را مشاهده می کنم. من در آن متولد شدم همان طور که تو شدی و بعد فهمیدم که جنبه های آشفتهٔ بسیاری در زنده بودن وجود دارد؛ مثل این حقیقت که قرار نیست برای همیشه زنده باشی - که من را آزار می داد.• تکنولوژی ما هستیم. تفکیکی وجود ندارد. تکنولوژی بروز خالص اراده خلاق انسان است. هیچ کجای دیگر در هستی وجود ندارد. در این باره نسبتاً مطمئن هستم.• هر بچه ای سطح متفاوتی از خبرگی دارد. بعضی از آن ها بسیار خام و بی تجربه هستند و بعضی به طرزی باورنکردنی بالغ و باتجربه. پس باید فقط با آن ها پیش بروی به جای اینکه تکنیکی انتزاعی سراغ داشته باشی که بخواهی بر روی آن ها اعمال کنی.• روند فیلم سازی برای من چیزی بسیار فردی است. منظورم این است که فیلم سازی واقعاً یک جور برقرای ارتباط شخصی است. اینگونه نیست که مطالعهٔ ترس یا هرچیزی مانند این باشد.


کلمات دیگر: