کلمه جو
صفحه اصلی

رامین جهانبگلو

دانشنامه عمومی

رامین جهانبگلو (زادهٔ ۱۳۳۵ در تهران) فیلسوف ایرانی و ساکن تورنتو کانادا است. جهانبگلو فارغ التحصیل دکترا فلسفه از دانشگاه سوربن فرانسه بوده و در حال حاضر در دانشگاه تورنتو، علوم سیاسی تدریس می کند. او از زندانیان سیاسی بعد از انقلاب ۵۷ است و مدت چهار ماه از اردیبهشت تا شهریور ۱۳۸۵ را در زندان اوین گذراند و در نهایت با قرار وثیقه آزاد شد. فیلمی از اعتراف وی نیز از شبکه ۱ سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.
تاملات هگلی، نشر نی
موج چهارم، نشر نی
تفاوت و تساهل، نشر مرکز
تمدن و تجدد، همراه با جمشید بهنام، نشر مرکز
جهانی بودن
مدرن ها، از مجموعهٔ فلسفهٔ امروز، نشر مرکز
کلاوزویتس و نظریهٔ جنگ
روشنفکری در ایران
وجدان زندگی، گفتگو با جرج استینر، نشر نی
شوپنهاور و نقد عقل کانتی، نشر نی
هگل و سیاست مدرن
اندیشهٔ عدم خشونت، نشر نی
گاندی و ریشه های فلسفی عدم خشونت، نشر نی
ایران و مدرنیته
ماکیاولی و اندیشهٔ رنسانس
نقد عقل مدرن
در جستجوی آزادی، گفتگو با آیزایا برلین
زیر آسمانهای جهان، گفتگو با داریوش شایگان
مدرنیته، دموکراسی و روشنفکران، از مجموعهٔ فلسفهٔ امروز، نشر مرکز
در آیینهٔ شرق. گفتگو با آشیش ناندی
ایران در جستجوی مدرنیته
روح هند
رامین جهانبگلو زاده ۱۳۳۵ در تهران است. او فرزند امیرحسین جهانبگلو، پژوهشگر فلسفه، تاریخ و اقتصاد است. رامین جهانبگلو مدرک دکترای خود را از دانشگاه سوربن فرانسه، کشوری که ۲۰ سال از عمر خود را در آنجا گذرانده بود، دریافت کرد. بعدها در سال ۱۹۹۹ مدرک پسادکتری خود را در زمینه مطالعات خاورمیانه از دانشگاه هاروارد کسب نمود. او با آذین معالج، خواهر زاده دکتر حسین نصر از فیلسوفان شناخته شده ایرانی ازدواج کرده است.
فعالیت های آموزشی وی در سال ۱۹۹۳ در انجمن حکمت و فلسفه در تهران آغاز شد. او در سال های اخیر به عنوان محقق انجمن ایران شناسی فرانسه در تهران مشغول به کار بوده است. وی استادیار رشتهٔ فلسفه سیاسی دانشگاه تورنتو نیز بوده و هم اکنون سرپرست گروه اندیشهٔ معاصر در دفتر پژوهش های فرهنگی است. رامین جهانبگلو هم اکنون در تورونتو کانادا در انجمن فلسفی آگورا مشغول به تدریس فلسفه به ایرانیان می باشد.
او در ۸ اردیبهشت زمانی که تصمیم داشت جهت شرکت در کنفرانسی دربارهٔ ایران به بروکسل سفر کند، در فرودگاه مهرآباد دستگیر شد. عده ای احتمال می دهند علت بازداشت او مصاحبهٔ اخیرش با یک روزنامهٔ اسپانیایی در مورد اظهارات محمود احمدی نژاد در مورد انکار هولوکاست باشد.∗

نقل قول ها

رامین جهانبگلو (۱۹۵۶) فیلسوف و استاد دانشگاه ایرانی.
• «جوانان ایرانی اکثراً دچار نوعی سردرگمی و گمگشتگی فلسفی هستند و به قول معروف نمی دانند کدام تخته شناوری را در این اقیانوس موّاج جهانی بچسبند و خود را از تلاطم امواج نجات ندهند، ولی به هر حال همهٔ آن ها چه در داخل و چه در خارج خود را ایرانی حس می کنند. البتّه یک ایرانی با هزار و یک مشکل. مشکلات روحی و روانی که نتیجهٔ آن را در طلاق های متعدّد میانِ جوانان ایرانی می بینیم، مشکلات اقتصادی که موجب شده است اکثراً به دنبال ارزش های مالی باشند و مشکلاتِ دینی و فلسفی که در نوعی نیهلیسم و بی اعتقادی خلاصه می شود…»در «تمدّن و تجدّد» نشر مرکز، چاپ ۱۳۸۲، ص ۸۱• «جالب اینجاست که وقتی شما با هم وطنان ما صحبت می کنید می بینید که اکثراً نگرش مٌثله شده ای در موردِ هویّتِ ایرانی دارند و این امر در تاریخ معاصر ایران بسیار مشاهده می شود. اسلامی ها می گویند تاریخ و هویّتِ ایرانی یعنی تشیّع و بس. آن هایی که به ما قبلِ اسلام علاقه دارند می گویند اسلام را باید کنار گذاشت چون ما، قبل از اسلام زرتشتی بوده ایم و می بایستی به ایرانِ بزرگ و سلطنتی بازگشت. طرفداران بی چون و چرای غرب هم می گویند بیاییم غربی شویم و خود را از دردسرِ تاریخ ایران و اتّفاقاتِ آتی خلاص کنیم… انسان ایرانی کیست؟ به نظر من انسان ایرانی حاصلی از هر سه این گفتمان هاست. او هم به اسلامِ شیعه با تمامِ منضماتش اعتقاد دارد، حتّی اگر مدرن هم باشد روزه می گیرد … ضمناً به ایران باستان هم علاقه دارد و برای کورش و داریوش احترام خاصّی دارد… پس انسان ایرانی لایه های فرهنگی یا تمدّنی یا بهتر بگویم انسان شناختی و متافیزیکی گوناگونی دارد که به این سادگی نمی توان یکی را به نام دیگری از بین برد. از جای دیگری بیرون می زند و قد علم می کند. انقلاب ایران نمونهٔ بارز آن است.»در «تمدّن و تجدّد» نشر مرکز، چاپ ۱۳۸۲، ۷۶ و ۷۷• «دموکراسی چیز بدی نیست. به شرط این که نتیجه اعمال شهروندان یک مملکت باشد، نه این که از بیرون بیاید. دموکراسی یک تمرین روزانه است از سوی شهروندان یک مملکت نه چیزی که توسط یک سازمان یا بنگاه داده شود.»• «دانشگاه همیشه در مرکز جامعه مدنی و در کنار و برابر نهاد مدرن دولت و از نهادهای کلیدی گستره همگانی می ‏باشد. چرا که با برخورد اندیشه ‏های مختلف در این فضا پیشرفت عقلانیت و رشد انتقاد هم بیشتر شده است.»• «هر ملتی برای اندیشیدن حافظه تاریخی خود دارای استراتژی حافظه سازی خاص خود است که به طور معمول حفظ بخشی از حقایق تاریخی را تبدیل به شواهد سیاسی می کند و بخشی را در تاریکی تاریخ مدفون می کند.»• «بحث «کالچر» (فرهنگ) و «سیویلیزیشن» (تمدن) از هم کاملاً جدا است. در خاطره ملی ما ایرانی ها گاهی این دو مفهوم یکی می شود. یعنی ما وقتی از تمدن و فرهنگ ایران صحبت می کنیم هر دو را یکسان می بینیم. دلیلش هم این است که به نظر من پشت آن یک کار فلسفی نیست. یک برخورد خیلی احساسی محض است. به هر حال مهم این است که ما این دو تا را بتوانیم از هم جدا کنیم و به این پرسش پاسخ بدهیم که وقتی داریم دربارهٔ تمدن صحبت می کنیم با ارجاع دادن به نوروتلیاس، هگل و کانت داریم از چه موضوعی صحبت می کنیم و تمدن ایرانی یعنی چه و وقتی از فرهنگ یا کولتور صحبت می کنیم یعنی چه.»• «چرا باید روشنفکران ما جهانی شوند؟ من اعتقاد دارم که ما نه تنها باید گلوبال شویم بلکه باید لوکال هم شویم. یعنی «گلوکال» شویم. خودشناسی و جهانی شدن باید با هم باشد. اگر از من سووال کنید که جهانی شدن یعنی چه می گویم جهانی شدن یعنی این که فکر و اندیشه خودمان را به خطر بیاندازیم. روشنفکری که می خواهد جهانی شود نمی آید فکر و اندیشه خودش را مومیایی کند و در یک محفظه غیرقابل نقد قرار دهد. چگونه خودمان را به خطر می اندازیم؟ وقتی با جهان غیر خودمان با جهان دیگری برخورد می کنیم.»


کلمات دیگر: