ابو محمد سهل بن عبدالله شوشتری (۲۰۳ تا ۲۸۳ ه. ق.): ابومحمدسهل پسرعبدالله پسر یونس تستری (شوشتری) از عارفان نامی قرن سوم قمری است. وی در سال ۲۰۳ قمری در شوشتر به دنیا آمد و به سال ۲۷۳ یا ۲۸۳ هجری در تبعیدگاه بصره زندگی را بدرود گفت . سبب روی آوردن او به سلوک، تعالیم و ترغیبهای دایی او محمد بن سوّار بود که از صوفیان سخت کوش به شمار می رفت و یکی از بهترین شاگردان اوذوالنون مصری (متوفی سال ۲۴۵ قمری) بود، علت تبعید وی به بصره به اتهام زندقه می باشد که در سال ۲۶۱ قمری اتفاق افتاده و علتش این بود که علمای شوشتر رساله وی را در باب توبه فرد، مردود دانستند ؛ مراد از توبه فرد، در نظر سهل این بود که می گفت: (توبه، بر هر فردی واجب است. عاصی باید از معصیت توبه کند و مطیع باید از طاعت، تا هر دو از غرور برهند.) تعدادی از سخنان او زیر عنوان "هزار گفتار" به وسیلهٔ شاگردش محمدبن سالم (متوفی سال ۲۹۷ قمری) گردآوری و انتشار یافت. در تفسیر قران نیز کتابی بدو نسبت داده و در مآخذ مختلف از آن نام برده اند.
سهل تستری متکلم بود و متکلم در اصطلاح کسی را گویند که عقاید ایمانی را با دلایل عقلانی اثبات کند و به اعتقادات و بدعت های معترضان دین جواب دهد.
فرقه صوفی سهلیه به وی منصوبند.
در تذکره الاولیاء درباب احوال سهل بن عبدالله التستری آمده است: " از محتشمان اهل تصوف بود و او به کار این طائفه بود و در این شیوه مجتهد بود و در وقت خود سلطان طریقت و برهان حق بود. از علمای مشایخ بود و امام عهد و معتبر بود و در ریاضات و کرامت بی نظیر بود، وی شبانه روز در عبادت بود.نقل است که یک روز در مسجد نشسته بود کبوتری بیفتاد از گرما و رنج، سهل گفت: "شاه کرمان بمرد ، چون تفحص کردند همچنان بود" نقل کرده اند که به زیر آب می رفت تا وقت نماز سپس بیرون می آمد بدون این که یک موری آن تر شده باشد و با اشارهٔ او زر از آسمان می ریخت"
سهل تستری متکلم بود و متکلم در اصطلاح کسی را گویند که عقاید ایمانی را با دلایل عقلانی اثبات کند و به اعتقادات و بدعت های معترضان دین جواب دهد.
فرقه صوفی سهلیه به وی منصوبند.
در تذکره الاولیاء درباب احوال سهل بن عبدالله التستری آمده است: " از محتشمان اهل تصوف بود و او به کار این طائفه بود و در این شیوه مجتهد بود و در وقت خود سلطان طریقت و برهان حق بود. از علمای مشایخ بود و امام عهد و معتبر بود و در ریاضات و کرامت بی نظیر بود، وی شبانه روز در عبادت بود.نقل است که یک روز در مسجد نشسته بود کبوتری بیفتاد از گرما و رنج، سهل گفت: "شاه کرمان بمرد ، چون تفحص کردند همچنان بود" نقل کرده اند که به زیر آب می رفت تا وقت نماز سپس بیرون می آمد بدون این که یک موری آن تر شده باشد و با اشارهٔ او زر از آسمان می ریخت"
wiki: سهل تستری