کلمه جو
صفحه اصلی

حسین پناهی

دانشنامه عمومی

حسین پناهی دژکوه (زادهٔ ۱۳۳۵ دژکوه – درگذشتهٔ ۱۳۸۳ تهران) شاعر، نویسنده، کارگردان و بازیگر ایرانی بود.
گذرگاه (۱۳۶۵)
گال (۱۳۶۵)
تیرباران (۱۳۶۶)
هی جو (۱۳۶۷)
نار و نی (۱۳۶۷)
در مسیر تندباد (۱۳۶۷)
ارثیه (۱۳۶۷)
راز کوکب (۱۳۶۸)
مهاجران (۱۳۶۹)
چاووش (۱۳۶۹)
سایه خیال (۱۳۶۹)
اوینار (۱۳۷۰)
هنرپیشه (۱۳۷۱)
مرد ناتمام (۱۳۷۱)
روز واقعه (۱۳۷۳)
آرزوی بزرگ (۱۳۷۳)
قصه های کیش (اپیزود اول، کشتی یونانی) (۱۳۷۷)
بلوغ (۱۳۷۷)
مریم مقدس (۱۳۷۹)
بابا عزیز (۱۳۸۲)
حسین پناهی در ۶ شهریور ۱۳۳۵ در روستای دژکوه واقع در حوالی شهر سوق از توابع شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه و بویراحمد زاده شد. پس از اتمام تحصیل در بهبهان به توصیه و خواست پدر برای تحصیل علوم دینی به شهر قم رفت و در حجره ایی در مدرسهٔ علوم دینی آیت الله گلپایگانی در قم ساکن و مشغول به تحصیل شدبعد از پایان تحصیلات برای ارشاد و راهنمایی مردم به محل زندگی اش بازگشت.چند ماهی در کسوت روحانیت به مردم خدمت کرد تا اینکه زنی برای پرسش مسئله ای شرعی که برایش پیش آمده بود پیش حسین رفت و از حسین پرسید که فضلهٔ موشی داخل روغن محلی که حاصل چند ماه زحمت و تلاشم بود افتاده است، آیا روغن نجس است؟ حسین با وجود اینکه می دانست طبق فتوای فقهی رایج، روغن نجس است (روغن محلی معمولاً در تابستان از حرارت دادن کره به دست می آید و در هوای آزاد و با توجه به گرم بودن هوا در تابستان روغن همیشه به صورت مایع است)، ولی این را هم می دانست که حاصل چند ماه تلاش این زن روستایی، خرج سه چهار ماه خانواده اش را باید تأمین کند، به زن گفت نه همان فضله و مقداری از اطراف آن را دربیاورد و بریزد دور، روغن دیگر مشکلی ندارد. بعد از این اتفاق بود که حسین علی رغم فشارهای اطرافیان نتوانست تحمل کند که در کسوت روحانیت باقی بماند. این اقدام حسین به طرد وی از خانواده نیز منجر شد. حسین به تهران آمد و در مدرسهٔ هنری آناهیتا چهار سال درس خواند و دوره بازیگری و نمایشنامه نویسی را گذراند.
پناهی بازیگری را نخست از مجموعه تلویزیونی محله بهداشت آغاز کرد. سپس چند نمایش تلویزیونی با استفاده از نمایشنامه های خودش ساخت که مدت ها در محاق ماند.
با پخش نمایش «دو مرغابی در مه» از تلویزیون که علاوه بر نوشتن و کارگردانی خودش نیز در آن بازی می کرد، خوش درخشید و با پخش نمایش های تلویزیونی دیگرش طرف توجه مخاطبان خاص قرار گرفت.

نقل قول ها

حسین پناهی (۱۳۳۵ – ۱۳۸۳) بازیگر، شاعر، نویسنده و کارگردان ایرانی.
• بازیگری را از وقتی شروع کردم که موفق شدم در چشم مخاطبم اولین دروغ زندگی ام را بگویم.• «به بهشت نمی رم، اگر مادرم آنجا نباشد.»• «گاه حجم یک کلاغ کنتراست یک تابلو را حفظ می کند.»• «میزی برای کار، کاری برای تخت، تختی برای خواب، خوابی برای جان، جانی برای مرگ، مرگی برای یاد، یادی برای سنگ…»• «یادمان باشد کسی مسئول دلتنگی ها و مشکلات ما نیست !اگر رد پای دزد آرامش و سعادت را دنبال کنیم، سرانجام به خودمان خواهیم رسید که در انتهای هر مفهومی نشسته ایم و همهٔ چیزهای تلنبارِ مربوط و نامربوط را زیر و رو می کنی.»• «خودنویس ها نوشت افزارِ پیامبرانند و کاغذهای کاهی به قطعه زمینی شبیه اند که از دستی پاک به ارث مانده اند»• «منُ تو! تو و من! ما زاده شدیم و کلمه زاده شد، و این چنین آغاز شد تراژدی تخریبِ انسانُ خدا !از شیطان که کلمه بودو از کلمه که شیطان بود! کلمه یی از پسِ کلمه یی زاده می شد و انسان بنای همه چیز را بر کلمه نهاد و خدا را با کلمه تعریف کردو تا این لحظه هرگز نیندیشید که کلمه نیازِ ما بود و خدا نیاز نبود و خدا کلمه نبود! خدا، خدا بود و هرگز کسی به این حقیقت نیندیشید !»• «در آغاز سکوت بود و سکوت خدا بود و خدا کلمه نبود، که کلمه نیاز بود»• «همه چی از یاد آدم میره الا یادش که همیشه یادشه»• «مادرم می گفت: "در راه شعری نخوان که در آن گوشت و پوست و خون و استخوان باشد، زیرا سگهای لاغر زادگاهت سالهاست که آواره خیالند."»


کلمات دیگر: