کلمه جو
صفحه اصلی

راهنمای مسافران مجانی کهکشان

دانشنامه عمومی

راهنمای مسافران مجانی کهکشان (گاهی اوقات به اختصار HG2G، HHGTTG یک مجموعه کمدی، علمی تخیلی نوشته شده توسط داگلاس آدامز است. این مجموعه در اصل یک رادیو کمدی پخش شده در رادیو بی بی سی ۴ در سال ۱۹۷۸ می باشد که بعداً در قالب های دیگری همچون نمایش، رمان، کتاب کامیک، یک مجموعه تلویزیونی ۱۹۸۱ , یک بازی ویدئویی ۱۹۸۴ و یک فیلم ۲۰۰۵ بازنشر شده. راهنمای سواری مجانی به کهکشان به یک پدیده چندرسانه ای جهانی تبدیل شده؛ این کتاب از پرفروش ترین کتاب های دهه ی ۸۰ و ۹۰ میلادی است و تا به سال ۲۰۰۵ به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شد. و همچنین بر اساس آن یک سریال تلویزیونی، یک تئاتر، یک موزیکال و یک فیلم سینمایی خلق شده است. این کتاب از پرخواننده ترین، مطرح ترین و بحث انگیزترین رمان های طنزآمیز و پست مدرنیستی ادبیات معاصر جهان است که با استقبال گسترده خوانندگان و اقبال فراوان منتقدان ادبی روبه رو بوده است.
راهنمای مسافرین مجانی کهکشان: متن اصلی رادیو (۱۹۸۵)
کشتی فضایی تایتانیک (۱۹۹۷)
دو جلد اول کتاب در ایران با ترجمه ی آرش سرکوهی و توسط نشر چشمه، منتشر شده است.
داگلاس آدامز این رمان را در سال ۱۹۷۸، دو به شکل فصل های به نسبت مستقل اما پیوسته، به عنوان داستان های دنباله دار کوتاه برای رادیو بی بی سی نوشت و در سال ۱۹۷۹ در قالب رمان منتشر کرد.
رمان راهنمای مسافران مجانی کهکشان با استقبالی کم سابقه روبه رو شد و آدامز چهار جلد دیگر این رمان را با عنوان های رستوران آخر دنیا، زندگی، دنیا و همه چیز، خداحافظ و ممنون از اون همه ماهی و بیش ترش چیزی خاصی نیست در سال های ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۲ خلق و منتشر کرد.

نقل قول ها

راهنمای مسافران مجانی کهکشان (رمان). راهنمای مسافران مجانی کهکشان نام کتابی نوشتهٔ داگلاس آدامز، نویسندهٔ انگلیسی است.
• «حتی اگر این دانشمندها می دونستن که رئیس جمهور کهکشان هیچ قدرتی نداره باز هم براشون فرقی نمی کرد و می خواستند یه بار هم شده این آدم رو از نزدیک ببینند. فقط شش نفر در کهکشان می دونستن که مهم ترین وظیفهٔ رئیس جمهور نه اعمال قدرت که پرت کردن حواس مردم از قدرته.»• جادوتز ادامه داد، «بذارید این کامپیوترها مثل قدیم به کار خودشون برسن و هرچی می خوان حساب کنن، ما هم به کار خودمون می رسیم و به حقیقت های ابدی رسیدگی می کنیم. قبول؟ طبق قوانین، جست و جوی حقیقت های ابدی و مهم واضحاً و بدون ابهام به متفکران حرفه ای واگذار شده رفیق. حالا اگه یه کامپیوتر لعنتی پیدا بشه و جواب این سؤال ها رو پیدا کنه همهٔ ما درجا بی کار می شیم. درسته؟ می خوام بگم که حق نیست که ما تمام شب نخوابیم و دربارهٔ اینکه آیا خالق وجود داره یا نه فکر و بحث کنیم و تو سر و کلهٔ هم بزنیم و این ماشین زپرتی فردا صبح شمارهٔ تلفن خصوصیِ یارو رو هم رو به تکه کاغذ بنویسه.»• «می دونی، آرمان گرایی چیز خوبیه. صداقت علمی و پایبندی به حقیقت در تحقیقات هم درسته. این ها همش سرجای خودشون معتبر و محترمن. جست و جوی حقیقت به هر بهایی، این هم خیلی شیکه و چی بهتر از این! اما، البته می بخشیدها، زمانی می رسه و آدم گاهی تو یه موقعیتی گیر می کنه که به این نتیجه می رسه که حقیقت محض علمی، اگر اصلاً وجود داشته باشه، اینه که به احتمال بسیار زیاد یه گله ابله دیوونه جهان چند بعدی و بی نهایت ما رو اداره می کنن. اون وقت آدم دو راه بیشتر نداره: یا دوباره ده میلیون سال علاف بشه تا آخر سر برسه به همین جواب، یا پول رو برداره و بزنه به چاک. من که انتخابم روشن و مشخصه…»


کلمات دیگر: