کلمه جو
صفحه اصلی

فاجعه رجیع

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] «رجیع» نام چاه آبی از قبیله هُذَیل بوده که در هفتاد کیلومتری شمال شهر مکه قرار داشته است. حادثه رجیع بنابه نقل برخی مورخان در صفر سال چهارم (سی و ششمین ماه هجرت) و به قول عده ای دیگر در سال سوم، اندکی پس از غزوه احد صورت گرفته است.
واقدی به نقل از عروة بن زبیر می گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم اصحاب رجیع را به عنوان جاسوس به سوی مکه فرستاد تا از قریش اخباری به دست آورند. آنان تا رجیع پیش رفته و در آنجا بنی لحیان متعرض آنها شدند. نقل دیگری می گوید: بنی لحیان از دو قبیله عضل و قاره خواستند در توطئه مشترکی به بهانه اسلام آوردن و درخواست مبلغ نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بروند. پس از آن، افرادی که اعزام می شوند، دستگیر کرده به قریش بسپارند، به علاوه یکی را نیز در برابر سفیان بن خالد هذلی که به دست عبد الله بن أنیس کشته شده بکشند. شش یا هفت نفر از اصحاب به منطقه رجیع رفته و گرفتار بنی لحیان شده اند. از این گروه سه یا چهار تن، تن به اسارت نداده به شهادت رسیدند. سه نفر دیگر اسیر شده به مکه برده شدند. یکی از آنان با نام عبد الله بن طارق در مرّالظهران خود را از قید آزاد کرد و شمشیری به دست گرفت تا با آنها بجنگد. دشمنان اسلام وی را سنگسار کرده و به شهادت رساندند. دو تن دیگر یکی حبیب بن عدی و دیگری زیدبن الدثنه به دست مشرکان مکه سپرده شدند و آنان نیز، وی را به انتقام کشتگان خود در بدر کشتند.
ماواه کنیز مجیر بن ابواهاب می گوید :وقتی تصمیم به کشتن خبیب گرفتند، به او خبر دادم، گفت: برای من تیغی بفرست تا خود را برای کشته شدن، پاکیزه کنم. من به وسیله کودکی، تیغی برایش فرستادم. چون پسرک به راه افتاد، با خود گفتم: این چه کاری بود که کردم؟ نکند در صدد انتقام برآید و پسرک را بکشد و بگوید: مردی در مقابل مردی. وقتی پسر تیغ را به او داد، خبیب گفت: به جانت قسم، آیا مادرت نترسید که وقتی ترا همراه تیغ پیش من می فرستد، من مکری بکنم؟ سپس او را فرستاد. به روایت ابن هشام، این پسر فرزند مأواه بود و برخی او را ابو حسین بن حارث بن عدی بن نوفل بن عبد مناف نامیده اند.
ابن اسحاق گوید: سپس خبیب را به تنعیم آوردند تا او را به دار زنند؛ گفت: اگر ممکن است، مرا رها کنید تا دو رکعت نماز بگزارم. گفتند: مانعی ندارد. پس دو رکعت نماز به جای آورد. سپس گفت: به خدا قسم، اگر خوف آن نبود که گمان کنید از ترس مرگ نماز را طول می دهم، بیشتر نماز می خواندم. خبیب نخستین کسی بود که دو رکعت نماز را در هنگام کشته شدن سنّت نهاد.
گروهی از مسلمانان در نزدیکی منازل هذیل در منطقه رجیع در حال گذر بودند که مردان هذیل به آنان حمله بردند و کشتند. مسلمانان شش نفر بودند. یکی از آنان عاصم بن ثابت بود. علاوه بر این دو نفر دیگر هم به نام های خبیب بن عدی، و زید بن دثنه اسیر و در نهایت به دست مشرکان مکّه افتادند. قریش آن دو را از روی حقد و کینه، و ستمگری، ناجوانمردانه کشتند. غیر از این، هر چه در این باره گفته اند: یا در دروغ و جعلی بودن آن تردید نداریم و یا در صحّت و درستی آن تردید بسیار هست.


کلمات دیگر: