کلمه جو
صفحه اصلی

غزلها

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی غَزْلَهَا: پشمهای تابیده اش - رشته اش ( در عبارت "وَلَا تَکُونُواْ کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَهَا " منظور زنی بوده احمق از دودمان قریش که با کنیزانش مینشسته و تا نصف روز نخ میرشته ، و آنگاه به ایشان دستور میداده که آن رشتهها را پنبه کنند ، و این کار همیشگی او بود...
معنی أَنکَاثاً: از هم باز شده ها (کلمه نکث به معنای نقض است ، و نقض که مقابلش واژه ابرام است ، به معنای افساد چیزی است که محکم شده از قبیل طناب یا فتیله و امثال آن و هر چیزی که بعد از تابیده شدن و یا رشته شدن نقض گردد ، آن را انکاث میگویند ، چه طناب باشد و چه رشته ...
معنی نَقَضَتْ: وا تابید - باز کرد (نقض که مقابل واژه ابرام است ، به معنای افساد چیزی است که محکم شده از قبیل طناب یا فتیله و امثال آن ، پس نقض چیزی که ابرام شده مانند حل و گشودن چیزی است که گره خورده است ، و کلمه نکث نیز به معنای نقض است ،و هر چیزی که بعد از تابیده...
ریشه کلمه:
غزل (۱ بار)
ها (۱۳۹۹ بار)

(بر وزن فلس) تابیدن و تابیده. مصدر و اسم هر دو آمده است به عبارت دیگر: آن پنبه را به صورت نخ در آوردن است «غَزَلَتِ الْمَرْأَةُ الْقُطْنَ وَالصُّوفَ غَزْلاً: مَدَّتْهُ و فَتَلَتْهُ خیطاناً» . و چون آن زن نباشید که رشته خویش را از پس تابیدن پنبه و قطعه و قطعه کرد. «اَنْکاثاً» جمع نکث به معنی قطعه‏ها است یعنی «نَقَضَتْ غَزْلَها وَ جَعَلَتْهُ اَنْکاثاً» به ملاحظه آیه ماقبل «وَاَوْفُوا بِعَهْدِاللَّهِ اِذا عاهَدْتُمْ وَلاتَنْقُضُوا الْاَیْمانَ بَعْدَ تَوْکیدِها...» آیه فوق مثلی است درباره وفای به عهد یعنی در عهد و پیمان خویش ثابت قدم باشید و مثل آن زن نباشید که می‏رشت و پنبه می‏کرد. اگر به عهد خدا وفا نکنید قول شما بی‏فایده و بی‏اثر خواهد بود مثل عمل آن زن و در آن صورت بی‏اعتبار خواهید بود. در مجمع نقل شده: آن زن سفیهی بود از قریش با کنیزانش تا نصف روز می‏رشت آنگاه می‏گفت: آنچه رشته‏اند پنبه کنند و این عادت او بود و نامش ریطه دختر عمروبن کعب بود و به وی سفیه مکه گفتندی. چنانکه از کلبی نقل شده و به قولی مثلی است که خدا به ناقض عهد زده. به نظر نگارنده مثل بودنش بهتر است و اشاره به زن بخصوصی نیست و چون رشتن در آن روزگار کار زنان بود لذا در مثل زن ذکر شده است. واللَّه‏العالم. در تفسیر عیاشی از امام صادق «علیه‏السلام» منقول است: چون مسلمانان به کلمه امیرالمؤمنین به علی «علیه‏السلام» سلام دادند رسول خدا «صلی اللَّه علیه و آله» به اول فرمود: برخیز به علی به لفظ امیرالمؤمنین سلام کن. گفت: آیا دستور خدا و رسول است فرمود: آری. سپس به دوم فرمود: برخیز به علی به امارت مؤمنین سلام کن. گفت آیا دستور از خدا و رسول است؟ فرمود آری. سپس به مقداد، ابوذر و سلمان چنین دستوری داد اول و دوم چون از محضر آن حضرت خارج می‏شدند می‏گفتند: نه به خدا هرگز به او با چنین لفظی سلام نخواهیم داد خداوند نازل فرمود: «وَلاتَنْقُضُوا الْاَیمانِ بَعدَ تَوْکیدِها وَ قَدْجَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَیکُمْ کَفیلاً (بِقَوْلِکُمْ اَمِنَ اللَّهِ رَسُولِه‏) اِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ماتَفْعَلُونَ وَ لاتَکُونُوا کَالَّتی نَقَضَتْ غَزْلَها...» (به اختصار) این لفظ تنها یکبار در کلام‏اللَّه مجید به کار رفته است.


کلمات دیگر: