کلمه جو
صفحه اصلی

کفله بور

فرهنگ فارسی

سفوف . کفلمه کردن چیزی را در کف دست نهادن و خرد کردن و بدهان ریختن

لغت نامه دهخدا

کفله بور. [ ک ُ ف ُ ل َ ] ( اِ ) در کرگانرود به وشات دانه گویند. ( از یادداشت مؤلف ). رجوع به ازملک در همین لغت نامه شود.


کلمات دیگر: