کنایه از دنیا و عالم است . نشیمند دیو .
نشیمن دیو
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نشیمن دیو. [ ن ِ م َ ن ِ وْ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از دنیا و عالم است. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( از انجمن آرا ). نشیمند دیو. ( ناظم الاطباء ) :
چون نترسم که در نشیمن دیو
هیچ تعویذ جان نمی یابم.
چون نترسم که در نشیمن دیو
هیچ تعویذ جان نمی یابم.
خاقانی.
کلمات دیگر: