lose, miss
نشنیدن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
استماع نکردن . مقابل شنیدن . یا نپذیرفتن . قبول نکردن .
لغت نامه دهخدا
نشنیدن. [ ن َش ِ دَ / ن َ دَ ] ( مص منفی ) استماع نکردن. مقابل شنیدن. || نپذیرفتن. قبول نکردن :
به آواز گفتند ما با توایم
ز تو بگذرد پند کس نشنویم.
به آواز گفتند ما با توایم
ز تو بگذرد پند کس نشنویم.
فردوسی.
کلمات دیگر: