کلمه جو
صفحه اصلی

نصره الدین

فرهنگ فارسی

نصره الدین هزار اسب از اتابکان لرستان میباشد که مدتی بر شوشتر و حویزه و بصره حکومت کردند ( ۷۴٠ - ۵۴۳ ) .
یحیی بن شرف الدین مظفر بن امیر مبارز الدین محمد لقب به نصره الدین شاه ٠

لغت نامه دهخدا

( نصرةالدین ) نصرةالدین. [ ن ُ رَ تُدْ دی ] ( اِخ ) ( اتابک... ) ابوبکربن محمدبن ایلدگز، از اتابکان آذربایجان است و پس از عم خویش قزل ارسلان بن ایلدگز به سال 587 هَ. ق. به پادشاهی رسید و بیست سال حکمرانی کرد وبه سال 607 درگذشت. ظهیر فاریابی و نظامی عروضی او را مدح گفته اند و به روایتی نظامی کتاب شرفنامه خودرا بدو تقدیم کرده است. ( از تاریخ گزیده ص 467 ) ( از تاریخ ادبیات در ایران ، دکتر صفا، ج 2 ص 756 و 804 ).

نصرةالدین. [ ن ُ رَ تُدْ دی ] ( اِخ )( اتابک... ) ابن محمدبن ابی بکرانر، یا امیرنصرت صاحب زوزن ، وی را سلطان تکش خوارزمشاه به حکومت کرمان و دفع ترکان سلغری فرستاد، و او دو سال امارت کرمان داشت . وی ممدوح نظامی است. رجوع به المضاف الی بدایعالازمان ص 10 و تاریخ سلاجقه ص 170 و سمطالعلی ص 20 و تاریخ کرمان وزیری ص 136 شود.

نصرةالدین. [ ن ُ رَ تُدْ دی ] ( اِخ ) احمدبن یوسف شاه از اتابکان لرستان است ، وی از 699 تا 733 هَ. ق. سلطنت کرد. کتاب المعجم فی آثار ملوک العجم به نام این پادشاه به وسیله فضل اﷲالحسینی متوفی به سال 698 هَ. ق. تصنیف شده است. ( از تاریخ الخلفاء ص 158 ). و نیز رجوع به از سعدی تا جامی ص 95 شود.

نصرةالدین. [ ن ُ رَ تُدْ دی ] ( اِخ ) ارسلان آبه خاصه بگ ، ملقب به نصرةالدین سومین امرای احمدیلی است که در قرن ششم حکمرانی مراغه را در دست داشتند. رجوع به تاریخ ادبیات در ایران ، دکتر صفا ج 2 ص 44 شود.

نصرةالدین. [ ن ُ رَ تُدْ دی ] ( اِخ ) رستم بن علی بن شهریاربن قارن ، ملقب به نصرةالدین و شاه غازی از ملوک آل باوند است ، وی از سال 533 تا 558 هَ. ق.بر مازندران حکم راند. وی از ممدوحان رشید وطواط است. ( از تاریخ ادبیات در ایران ، دکتر صفا ج 2 ص 631 ).

نصرةالدین. [ ن ُ رَ تُدْ دی ] ( اِخ ) رکن الدین ( خواجه... ) صاین فسائی ملقب به نصرةالدین عادل ، وزیر سلطان ابوسعید بهادرخان است. وی پس از فوت خواجه تاج الدین علی شاه جیلان به سال 724 یا 725 هَ. ق. به وزارت رسید. رجوع به تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 21 و فارسنامه ناصری و تاریخ گزیده ص 616 و نیز رجوع به رکن الدین صاین شود.

نصرةالدین. [ ن ُ رَ تُدْ دی ] ( اِخ ) ( سید... ) علی بن احمد، از فقها و زهاد قرن هشتم هجری است. رجوع به شدالازار چ قزوینی ص 173 شود.

نصرةالدین. [ ن ُ رَ تُدْ دی ] ( اِخ ) علی بن جعفر حسنی زیدی ، ملقب به نصرةالدین از سادات و مشایخ شیراز و از مریدان شیخ امین الدین کازرونی است. وی در قرن هشتم هجری می زیست. رجوع به شدالازار چ قزوینی ص 149 شود.


کلمات دیگر: