collaps

نشست

فرو ریزش

( در علم مکانیک ) collaps یعنی از بین رفتن قسمتی از ماده که تحت بارگذاری کششی به ناحیه پلاستیک رسیده و در نهایت از هم گسیخته می شود

ورشکست شدن

مچاله شدن

تو رفتن

نشستن با خستگی زیاد

فروپاشی

فرو ریختن

سر خوردن و فرو ریختن

the tree collapsed right in front of our house.

1. فروپاشی، فروریختن، خراب شدن
2. ازحال رفتن

ولو شدن

to suddenly fall down or become unconscious because you are ill or weak

این واژه در فیزیک در بحث درباره فروپاشی تابع موج
رمبش معنی می شود
Collapse of wave function
رمبش تابع موج

غش کردن

نتیجه نداشتن